ابعاد فاجعه ویروس مرگبار کرونا در ایران همانطور که انتظار می رفت روزانه افزایش می یابد. البته همه دنیا در مقابله با این اپیدمی درگیر هستند و انتظار می رود که آن در مقیاس گسترده تری در جهان گسترش یابد، اما آنچه ایران را از دیگران متمایز می کند نوع برخورد مقامات از ابتدا تا امروز بوده است. انتظار بیشتری نیز از یک نظام مذهبی نمی رود که در آن بسیاری مسئولین بی سواد و ناشایسته ای بر سر کارند و در آن همه بجز بیت رهبری و سپاه، آبدارچی و کارچاق کن هستند.
متاسفانه نمایندگان بوروکرات سازمان بهداشت جهانی که به ایران فرستاده شده اند نیز در تویت ها و مصاحبه ها تا بحال، تنها به تعریف و تمجید اقدامات بیمارستانی و غیره پرداخته اند. شاید انتظارشان از کادر درمانی ایران در سطح یک کشور عقب مانده آفریقایی بوده است و به همین جهت متعجب هستند، زیرا در این میان از اصل موضوع کاملا چشم پوشی کرده اند. نگاه مایکرو بجای نگاه ماکرو به بحران کرونا تاثیر مهمی در کل روند نخواهد داشت. حتی در پیشرفته ترین کشورهای دنیا از لحاظ پزشکی، اگر بحران ویروسی به درستی مدیریت عمومی نشود، درصد ابتلا فرقی نخواهد کرد، اما درصد درمان شاید بهتر شود. البته هرگونه کمک و نظارت نهاد های خارجی و بین المللی مانند سازمان بهداشت جهانی خوب و قدمی مثبت است اما با این نوع برخورد کافی نخواهد بود.
راهکار چالشهای در حال تحول، نگاهی چالشگر، پویا، علمی و دینامیک و نه استاتیک است و با دریافت داده های نو باید راهکارهای نو یافت و در برخی از انتظارات خود تغییر ایجاد کرد، فعلا امیدی فراتر از کمک های تجهیزاتی و خدماتی به بوروکراسی های سازمان ملل نمی توان داشت. انتظار از دولت ها و نهاد های خارجی در دخالت و جایگزینی مدیریت بحران در ایران نیز در حال حاضر امیدی واهی به نظر می آید. این به معنای تقاضای کمک و بازرسی نکردن نیست زیرا انواع کمک نیاز است، اما این کمک ها در سطح کلان تاثیر کافی ندارد و نخواهد داشت.
همانگونه که در اخباری که از طریق شهروندان ارسال می شود، از ابتدا کادر درمانی پزشکی و پرستار و سایر خدمات، علی رغم کمبودها تا حد امکان در خط اول مقابله با کرونا با از خودگذشتگی و به یاری مردم شتافتند و هنوز هم با وجود دادن قربانی به این، مهم می پردازند.
اما امروز شاهد آن هستیم که در فقدان مدیریت کلان و شانه خالی کردن مسئولین و پاس دادن معمول به یکدیگر و عدم پاسخگویی، مردم خود کمر به نجات خود بسته اند. نمونه های آن را در ضد عفونی های اماکن عمومی از سوی خود مردم، ساخت و پخش ماسک و اخیرا به عهده گرفتن کنترل ورود و خروج برخی شهر ها می توان دید.
انتظار می رود با روند فروپاشی مدیریتی جمهوری اسلامی این نوع نهاد های مردمی و محلی گسترش باید. ایجاد و وجود این هسته های متحد مردمی و ارتباط آنان با یکدیگر در مراحل بعدی جایگزینی رژیم و مدیریت پسا گذار نیز می تواند نقش مهمی را آیفا کند.
نقش و وظیفه شورای گذار و اپوزیسیون جمهوری اسلامی در این مرحله ارائه راهکارهای کلان برای اتحاد در مبارزه با دو ویروس کرونا و جمهوری اسلامی که گریبان ملت ایران را گرفته اند، میباشد. بحران های ملی که جان و سلامت همگان را بخطر می اندازند به مانند جنگ، بلایای طبیعی مانند سیل و زلزله و یا اپیدمی ویروس کرونا، چپ و راست و مشروطه خواه و جمهوری خواه و غیره نمی شناسند و خطری حیاتی برای همه ایرانیان است و اینجاست که فرق آنان که منافع ملی را در نظر دارند و دیگرانی که به دنبال اهداف دیگری هستند مشخص تر خواهد شد.
امروز بیش از گذشته مردم ایران نیاز به همدلی، همبستگی، اتحاد و همکاری ملی دارند و خود نیز علیرغم فشارهای اقتصادی و سرکوب به کمک یکدیگر آمده اند وقت آن است که شورای گذار و سایر اپوزیسیون خارج کشور نیز برای منافع مشترک ملی و نجات هموطنان خود و بدون سهم خواهی های رایج، سریعا گرد هم آمده و در نهادی ملی مسئولیت مبارزه و از میان بردن دو ویروس کرونا و جمهوری اسلامی را متحدا به عهده بگیرند.
فرزندان ایران در فردای تاریخ، ما را قضاوت خواهند کرد