مردم استان خوزستان در دورههای مختلف شاهد وعده و وعیدهای دروغ و بیتوجهی مقامات جمهوری اسلامی برای رسیدگی به مشکلاتشان و رفع آن بودهاند. در پی همین بیتوجهی حکومت به وضع فاجعهبار معیشتی مردم و البته بالاگرفتن بحران آب در این منطقه، مردم شهرهایی از این استان از روز ۲۴ تیر ۱۴۰۰ دست به اعتراضات مسالمتآمیز زدند؛ اعتراضاتی که در حدود ۱۲ شهر از این استان پا گرفت و رفتهرفته به دیگر استانها نیز کشیده شد.
حکومت از همان ساعات اولیه ماموران خود را برای سرکوب معترضان به منطقه روانه کرد تا پاسخ کسانی که میگفتند «آب نداریم» را با گلوله بدهد. در روزهای ابتدایی اعتراضات دستکم سه جوان معترض با شلیک گلوله نیروهای جمهوری اسلامی جان خود را از دست دادند؛ حادثه تلخی که احساسات مردم را در سراسر ایران جریحهدار کرد و واکنشهای بسیاری را از سوی کاربران و فعالان در فضای مجازی برانگیخت.
اما سریعترین واکنش جمهوری اسلامی گرفتن اعترافات اجباری از خانوادههای داغدار این کشتهشدگان بود برای اینکه آنان را حامی حکومت جا بزنند و معترضان به بیآبی را اغتشاشگر جلوه دهند.
قاسم خضیری
قاسم خضیری (ناصری)، ۱۸ساله و از اهالی منطقه کانتکس اهواز، ۲۶ تیرماه ۱۴۰۰ – یک روز پس از اصابت گلوله ماموران سرکوبگر – بر اثر شدت جراحات جان باخت. به گفته نزدیکانش او تنها سرپرست خانواده بود و در یک باتریفروشی، کارگری میکرد. حدودا یک روز بعد کشتهشدن او، شخصی که عموی قاسم معرفی میشود در ویدیویی که از خبرگزاری فارس – نزدیک به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی – منتشر شد، او را «بسیجی» و «اهل نماز و روزه» معرفی کرد. او گفت: «مرحوم قاسم اهل نماز و روزه و از نیروهای بسیجی پایگاه مسجد محل بود و اهل تجمع و اغتشاش نبود.» این اعترافات از تمامی خبرگزاریهای حکومتی پخش شد.
عموی قاسم خضیری (وسط) در اعتراف اجباری
مصطفی نعیماوی
مصطفی، جوان۳۰ساله و از اهالی منطقه عباسآباد فلاحیه شهرستان شادگان بود. او نیز مانند قاسم در روز ۲۶ تیرماه ۱۴۰۰ در اعتراضات مردمی علیه بیآبی با اصابت گلوله نیروهای امنیتی کشته شد. این بار هم جمهوری اسلامی سراغ خانواده کشتهشده رفت؛ البته زودتر و در همان روزی که آنها عزادار و در شوک فقدان فرزندشان بودند. باز هم دوربین خبرگزاری فارس پخشکننده این اعترافات اجباری بود.
شخصی که پدر مصطفی معرفی میشود، مقابل دوربین فارس، جگرگوشهاش را در رابطهای نزدیک با بسیح و نیروهای انتظامی معرفی کرد. او در این ویدیو به زبان عربی گفت: «پسر من اهل ایجاد مشکل و کار خلاف و شورش نبود و با بچههای بسیج و نیروی انتظامی رفتوآمد داشت.» ضمن اینکه گفت خرابکارها به پسر او شلیک کردهاند، از سپاه و دولت خواست که نگذارند خون پسرشان پایمال شود. فردی که برادر مصطفی معرفی میشود نیز به زبان عربی حرفهایی با همان مضامین گفت و از سپاه خواست پیگیر خون برادرش باشد.
دو نفر اول از چپ: برادر و پدر مصطفی نعیماوی در اعتراف اجباری
در همان روز سرپرست فرمانداری شهرستان شادگان، بدون ذکر نام مصطفی نعیماوی، از کشتهشدن یک نفر در جریان تجمع مردم در اعتراض به بیآبی، خبر داد. امید صبریپور در گفتوگو با خبرگزاری حکومتی ایسنا کشتهشدن، این جانباخته را به «اغتشاشگران و فرصتطلبان» نسبت داد و در این باره گفت: «در جریان این تجمع، افراد فرصتطلب و اغتشاشگر به سمت ماموران نیروهای امنیتی و تجمعکنندگان تیراندازی کردند که تیر به یک رهگذر که جوانی ۳۰ ساله بود، اصابت و منجر به مرگ او شد.»
با این حال برخی از مقامات کشتهشدن شهروندان در جریان این اعترضات را تکذیب کردند و روایت دیگری ارائه دادند. ۲۷ تیر ۱۴۰۰ ولیالله حیاتی، معاون امنیتی انتظامی استانداری خوزستان، در گفتوگو با خبرگزاری تسنیم – وابسته به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی – گفت: «دشمنان قسمخورده نظام با اهداف خاص کلیپهای متعددی مبنی بر فوت ۳ نفر از شهروندان و ۲ مامور در فضای مجازی منتشر کردهاند که به هیچ وجه واقعیت ندارد. در وقایع اخیر فقط یک نفر از شهروندان بیگناه شادگانی بر اثر تیراندازی اغتشاشگران به سمت ترانس برق که به قصد تخریب اموال عمومی و تحریک مردم و وانمودکردن فضای ناامنی صورت گرفته فوت نمود که شناسایی و دستگیری عوامل فوت این فرد بیگناه در دستور کار مأموران انتظامی و امنیتی قرار گرفته است.»
علی مزرعه؛ یکی از بازداشتشدگان
علی مزرعه دیگر جوان معترضی است که در ابتدا نامش در میان کشتهشدگان آمده بود اما با اطلاعاتی که از سوی دوستان نزدیکش در کانال تلگرامی مملکته منتشر شد، تایید شد که او زنده است اما در جریان اعتراضات بازداشت شده و خانوادهاش خبری از او ندارند است. علی فقط یکی از بازداشتشدگان این تظاهرات است و هیچ نام و نشانی از دیگر بازداشتشدگان و وضعیت آنها منتشر نشده است. بر اساس رفتار و عملکرد جمهوری اسلامی نگرانی بسیاری درباره بازداشتشدگان و وضعیت جسمی و نگهداری آنها وجود دارد.
تصویر منتسب به علی مزرعه و پیامی که از بازداشت بودن او خبر میدهد
همه اینها در حالی است که ۲۵ تیرماه قاسم سلیمانی دشتکی، استاندار خوزستان، منکر وجود هر گونه اعتراضی در خوزستان شده بود و ویدیوهای منتشرشده در شبکههای اجتماعی را جعلی خوانده بود. او البته اذعان کرده بود که بیش از ۷۰۰ روستا دسترسی به آب آشامیدنی نداشته و ندارند و هماکنون بیش از هزار روستای دیگر با بحران بیآبی مواجه هستند.
به واقع این حجم از اظهار نظرهای ناهماهنگ و غیرواقعی و بیتوجهی به خواست طبیعی شهروندان، از هیچ حکومت سالمی برنمیآید.
این تازگی ندارد که جمهوری اسلامی با استفاده از سرکوب و تهدید خانوادههای داغدار و انتشار اعترافات اجباری، تلاش میکند با تغییر واقعیت، روایت مطلوب خود را ارائه کند. با این حال سرعت بالای دو اعترافگیری اجباری یادشده آن هم با حضور خبرگزاری فارس، بهخوبی سرعت بالای بیاعتبارشدن بیش از پیش حکومت نزد شهروندان و بالاگرفتن اعتراضات را نشان میدهد.
در این میان شهروندان میتوانند با اطلاعرسانی و مستندکردن لحظهبهلحظه جنایات جمهوری اسلامی و مامورانش در پاسخ به اعتراضات مسالمتآمیز مردم، مانع از بازتولید دروغ شوند و عرصه را بر حکومت تنگتر کنند.
از آغاز اعترضات به بیآبیها تا کنون (۳۰ تیرماه ۱۴۰۰، روز هفتم اعتراضات) دستکم پنج شهروند کشتهشده و بسیاری بازداشت شدهاند. علاوه بر قاسم خضیری و مصطفی نعیماوی، محمد عبداللهی، فرزاد فریسات و هادی بهمنی نیز در ایذه کشته شدهاند.