درآمد «صفر» و هزینه هفت میلیون تومانی؛ توصیف حال و روز ایرانیها است که پس از همهگیری کرونا روزگار سختتری از آنچه که تجربه کرده بودند را میگذرانند. قیمت مواد غذایی روز به روز تغییر میکند. مسئولان دولتی کمبود مواد غذایی را انکار میکنند و مقابله با «گرانفروشی» را وعده میدهند. تولیدکنندگان مواد غذایی اما نسبت به سونامی قیمتها در صورت تداوم سیاستهای ارزی دولت هشدار میدهند و کارشناسان هم میگویند جامعه با کمبود مواد لازم، سوءتغذیه و بیماریهای مزمن روبرو خواهد شد.
کره ۱۰۰ گرمی ۹۰ درصد گران شد. پنیر ۵۰۰ گرمی ۱۳ هزار تومان به فروش میرسد. قیمت تخم مرغ به ۳۰ هزار تومان در هر شانه رسید. قیمت گوشت مرغ ممکن است به ۳۰ هزار تومان برسد. برنج خارجی در بازار ۱۱۰ برابر افزایش قیمت داشته است. گزارههای خبری که از افزایش هزینه معیشت حکایت میکنند و کوچکتر شدن سفره خانوار.
«کمیته دستمزد شورای عالی کار» هزینه سبد معیشت در مرداد امسال را بدون در نظر گرفتن هزینه مسکن ۶ میلیون و ۲۴۹ هزار تومان برآورد کرده است؛ یعنی یک میلیون و ۳۰۹ هزار تومان بیشتر از رقم اعلام شده در اسفند سال گذشته. فرامرز توفیقی که از او به عنوان رئیس این کمیته نام برده میشود، به خبرگزاری دولتی کار ایران (ایلنا) گفته؛ با در نظر گرفتن سهم هزینه بهداشت و درمان سبد معیشت به ۶ میلیون و ۴۳۴ هزار تومان میرسد و با افزودن هزینه مسکن به هفت میلیون و ۵۰۰ هزار تومان.
مرکز آمار نرخ تورم مرداد امسال را ۳۰,۴ درصد اعلام کرده که به معنای افزایش ۳۰,۴ درصدی هزینه خانوارها برای خدمات و کالاهای مشابه در مقایسه با مرداد یکسال قبل است. در بازار مصرفی و برای مردم اما نرخ تورم چند برابر بزرگتر از رقم اعلام شده دولت حس میشود.
دست پنهان دولت در سفره مردم
دولت تنها در حرف میگوید که «پیشتاز مبارزه با گرانی است» در عمل اما از تامین ارز به نرخ دولتی برای تامین نهادههای دامی امتناع میورزد. محمدرضا طلایی، مدیرعامل شرکت پشتیبانی امور دام ۱۸ شهریور طرح دولت برای حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی واردات نهادههای دامی را رد کرد اما گفت در پنج ماه گذشته تامین ارز و ترخیص نهادههای دامی با اختلال روبرو شده است.
تامین نشدن ارز برای واردات نهادههای دامی یا آنطور که طلایی گفته «اختلال» در این حوزه به اختلاف وزارت صمت (صنعت، معدن و تجارت) و بانک مرکزی باز میگردد. بانک مرکزی برای آنچه که «کنترل بازار ارز» عنوان میشود، ارز برخی اقلام کالایی را به صورت کامل حذف کرده و تخصیص ارز به برخی کالاها را متوقف یا به شدت کاهش داده است.
دود این اختلاف و بستن خزانه ارزی به روی کالاهای وارداتی به چشم مصرف کنندگان میرود. آنطور که که حالا باید برای اقلام خوراکی که قبلا ارزانتر بود هزینه بیشتری بپردازند. برنج و حبوبات از جمله این کالاها به شمار میروند که رشد قیمتی دو برابر را تجربه کردند. براساس گزارشهای میدانی قیمت برنج خارجی نامرغوب در بازار مصرف به نزدیکی ۲۵ هزار تومان رسیده که در مقایسه با یکسال قبل نزدیک به ۱۱۰ درصد رشد قیمتی را نشان میدهد. قیمت یک کیلوگرم عدس هم در بازار، براساس نرخ رسمی ۱۳۶ درصد افزایش یافته است.
دیگر اقلام خوراکی نیز از رشد قیمت بینصیب نماندهاند. در گزارش ماهانه مرکز آمار افزایش قیمت ۶۷ درصدی لوبیا، ۳۱ درصدی ماست، ۱۱ درصدی روغن و ۴۷ درصدی شکر فاش شده است. نتیجه این وضعیت هم کاهش مصرف خانوار و هشدار در باره فراگیر شدن سوء تغذیه در ایران است.
تیرنگ نیستانی، مدیر گروه انستیتو تحقیقات تغذیهای و صنایع غذایی ایران، ۱۵ شهریور گفته بود: «۲۲ هزار خانوار ایرانی مصرف منابع پروتئینی جانوری شامل گوشتهای قرمز و سفید را به دلیل هزینه بالا، بسیار محدود کرده و حتی بسیاری از خانوارها این منابع پروتئینی را به طور کامل از سبد غذایی و هزینههای خود حذف کردهاند.»
آمار خانوارهایی که انواع گوشت را به حداقل رسانده و یا کامل از سبد غذایی حذف کردهاند اما به نظر بیشتر از رقم اعلام شده است. ۲۲,۶ درصد خانوارهای ایرانی ( معادل نزدیک به ۵ میلیون و ۷۰۰ هزار خانوار از مجموع ۲۵ میلیون و ۶۰۰ هزار خانوار ساکن در ایران) طرف پرسش در نظرسنجی مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران مرداد امسال اعلام کرده بودند که در طول یکسال هیچگاه و یا تنها چند مرتبه گوشت قرمز مصرف کردهاند که در مقایسه با یکسال قبل ۳,۷ درصد افزایش نشان میدهد . این رقم برای مصرف گوشت مرغ هم در مقایسه با یکسال قبل با دو درصد افزایش به ۵ درصد رسیده است.
راساس نتایج این پژوهش تعداد خانوارهای جامعه نمونه آماری که در طول یکسال اصلا شیر مصرف نکردهاند هم از ۵,۲ درصد به ۷,۹ درصد رسیده است و ۶ درصد هم گفتهاند در طول سال تنها چند مرتبه شیر خریدهاند که نسبت به آمار یکسال قبل (۲,۶ درصد) ۲,۳ برابر بیشتر شده است. براین اساس نزدیک به ۱۴ درصد (۱۳,۹) درصد خانوارهای جامعه نمونه آماری در طول یکسال تنها چند بار و یا هیچگاه شیر مصرف کردهاند.
کاهش مصرف شیر و مواد پروتینی موجب هشدار کارشناسان دولتی نیز شده است. زهرا عبداللهی، مدیرکل دفتر بهبود تغذیه وزارت بهداشت و درمان ۱۶ شهریور نسبت به افزایش قیمت لبنیات هشدار داده و گفته بود:
«کاهش مصرف روزانه لبنیات به دلیل افزایش قیمت سبب می شود تا سن شیوع بیماری پوکی استخوان کاهش پیدا کرده و بیماریهای مرتبط با استخوان به دلیل کمبود کلسیم مورد نیاز بدن در افراد به خصوص دهکهای کم درآمد بروز پیدا کند.»
سبد غذایی ساده: ۹۰۰ هزار تومان
سرانه مصرف شیر در ایران پیش از شدت گرفتن بحران معیشت هم نزدیک به یک پنجم میانگین جهانی بود. حالا اما رشد تورم واقعی و کاهش درآمد نه فقط مصرف شیر بلکه دیگر مواد غذایی مغذی و پروتئینی خانوارها را به حداقل رسانده است. آنطور که مدیر گروه «انستیتو تحقیقات تغذیهای و صنایع غذایی کشور» گفته است:
«گرانی و کاهش درآمدها، خانوارها را به سمت حذف یا کم کردن منابع اصلی مواد مغذی (انواع گوشت، تخممرغ، شیر و میوهها) و جایگزینی منابع دیگر کالری که عموما از بابت بسیاری مواد مغذی (در قیاس با منابع پروتئینی، میوهها یا سبزیجات) فقیرترند، هدایت کرده است».
هزینه ماهانه مواد غذایی ضروری و مورد نیاز یک فرد در ایران رقمی نزدیک به یک میلیون تومان برآورد میشود. براین اساس یک خانواده ۳,۳ نفره تنها برای مواد تامین مواد غذایی باید بیش از سه میلیون تومان هزینه کند؛ رقمی که از توان بسیاری از خانوارهای کارگری و حتی طبقه متوسط خارج است.
در چنین شرایطی به گفته تیرنگ نیستانی قشرهای کمدرآمد و حتی بخشهایی از «طبقه متوسط» سیری شکمی «از هیچ» را جایگزین سیری سلولی کردهاند تا «بر حس گرسنگی غلبه کنند».
*تا پیش از شیوع کرونا بحران معیشت دامن هفت دهک از جامعه ایرانی را گرفته بود و به روایت آمارهای رسمی نزدیک به ۳۲ میلیون نفر زیر خط فقر زندگی میکردند و ۱۲ میلیون نفر هم زیر خط فقر مطلق. روزبه کرونی، رئیس موسسه پژوهشی تامین اجتماعی اما خرداد امسال گفت برآوردها نشان میدهد جمعیت زیرخط فقر بیش از ۱,۵ برابر خواهد شد.
*
خطرناکتر از کرونا
تا پیش از همهگیری کرونا که اقتصاد جهان را تحت تاثیر قرار داد جمعیت بیکاران رسمی در ایران نزدیک به سه میلیون نفر گزارش میشد. بهار امسال مرکز آمار به صورت رسمی اعلام کرد در سه ماه نخست سال حداقل یک میلیون و ۵۰۰ هزار نفر از شمار شاغلان کاسته شده است. از این میزان ۸۵۰ هزار نفر برای دریافت بیمه بیکاری ثبتنام کردهاند و براساس اعلام معاون وزیر کار، اندکی بیش از ۷۲۰ هزار نفر «مشمول دریافت بیمه بیکاری شدهاند». میزان بیمه بیکاری که تنها برای یک دوره زمانی محدود به بیکارشدگان مشمول پرداخت میشود یک میلیون و ۵۵ هزار تومان اعلام شده است.
آمار واقعی بیکاران اما بزرگتر از رقم اعلام شده است. چرا که بسیاری از کسانی که در ایران شاغل شمرده میشوند در مشاغل پارهوقت و یا دورههای کاروزی با دستمزد بسیار کمتر از حداقل دستمزد مصوب مشغول کارند.
دولت پرداخت کمک هزینه و توزیع سبد کالا به بیکارشدگان را وعده کرده است. اجرایی شدن این وعدهها اما با ابهام روبرو است و بسیاری از بیکاران هنوز نه کمک بلاعوض دو میلیون تومانی را دریافت کردهاند و نه بسته معیشتی که تنها چند قلم کالا خوراکی را شامل میشود.
پیامد این وضعیت افزایش جمعیت زیر خط فقر و خشتر شدن سیمای فقر است که به گفته نیستانی نخستین پیامد آن سوء تغذیه آشکار و پنهان است و در صورت تداومش «باید منتظر افزایش بیماران، چاقی بر اثر سوءتغذیه، کاهش کیفیت رژیم غذایی و مصرف کالری صِرف و البته کموزنی، کوتاهی قد، پوکی استخوان زودرس و بسیاری امراض مزمن و بدخیم بود».