پایان سید علی

قرار بود انقلاب را به سراسر جهان صادر کند ،خود را ولی الامر مسلمین جهان می نامید ،نائب به حق مهدی موهوم بود ،مرجع تقلید شیعیان جهان ،از بغداد تا بیروت منتظر فرامین الهیش بودند ،واعظان از تولدش سخن می گفتند که یا علی گویان از رحم مادرش به بیرون پرتاب شده ،ائمه جمعه  تقوا و زندگی ساده اش شرح میداند ،مداحان از عشق و علاقه تمامی عالم و آدم به وجود مبارکش صحبت میکردند که حتی در آلمان و قاره امریکا محبانی دارد و عاشقانی در راه سیر و سلوکش مدهوش
اما اینک شاهد آنیم در بطن جهان شیعه(کربلا) شیعیان به خونش تشنه اند و لعنت و نفرینش می کنند به مانند اینکه بن زیاد (بن مرجانه) و شمر را به مبارزه می طلبند و برای مالک اشترش(تروریست سردار سلیمانی) شعار سر میدهند و بنر و عکس های ولی الامر مسلمین جهان را( خامنه ای) به آتش می کشند در نجف عاشقان ولایتش چنان برای محو نامش به خیابان ریخته اند که گویی این فرد(خامنه ای) همان قاتل امام اول شیعیان است و در ایران رهروان میانه رو او از امضا بیانیه چهارده نفر برای استعفایش سخن می گویند
براستی چه شد مگر زبان عاشقانش در وصفش قاصر نبود و او تنها رهبر مسلمین جهان نبود و جهان شیعه به نور او روشن نشده بود؟ حال چرا ولایتش در حال غروب است و شیعیان سخنانش را کلام لاطائل میدانند نه فتوی مسجل
اینک چرا نام او(خامنه ای) مایه ننگ هر انسان با کرامت و با شرافتی است و شیعیان می کوشند که نام ننگینش را در قاموس کشورشان محو نمایند
آری که او،به پایانش رسیده پایانی که آغاز آن بغداد است و سرانجام اتمامش در بیروت و تهران، چراکه او (خامنه ای)نه سیاستمداری بود سیاس،نه مجتهدی بود وارسته،نه رهبری بود مدبر،نه انسانی بود آگاه و نه عاقلی بود خردمند بلکه او فرومایه ای بود که زود در زباله دان تاریخ فرو رفت و غروب کرد

(بهداد فردوس(نام مستعار