از صدر مشروطه تابحال هیچ رییس مجلسی مثل قالیباف نطق نکرده است. چنان از طرف مجلس حرف میزند و خط و نشان میکشد و به یمین و یسار میتازد که انگار مجلس لشگر پنج نصر است و او فرماندهاش. یا شهرداری تهران است و نمایندگان کارمندان و پیمانکارانش. یا هواپیماست و ایشان خلبانش.
رؤسای مجالس قبل از انقلاب تحت استیلای پهلوی اساساً چنین نطقی به مخیلهشان نمیرسید. نهایتاً اجازه داشتند ابراز چاکری را به پیشگاه ملوکانه تقدیم کنند. رؤسای مجالس بعد از انقلاب نه غالباً چنین شخصیتی داشتند و نه فضای انقلاب و افکار عمومی و نه شخصیتهای داخل مجلس اجازهی چنین خوداربابپنداری را به آنها میداد.
مجلس یک نهاد مدرن است. برخاسته از دموکراسی. آن کس که آن بالاست اسپیکر است نه رییس. سخنگو است نه آقابالاسر. در ممالک راقیه ایشان حتیالامکان و عرفاً بیطرف میمانَند و میگذارند فراکسیونها عمل سیاسی خود را انجام دهند. اسپیکرها جز در مقاطع حیاتی کمتر مداخلهای انجام میدهند.
به هر تقدیر نمیدانم از همان اول چه کسی در ایران نام ریاست را برای سخنگوی مجلس جعل کرد! این نام را باید برانداخت تا افرادی که زمینهاش را دارند دچار سوءتفاهم و کژاندیشی و کژپنداری و بالمآل کژکرداری نشوند و اسباب زحمت برای مُلک و مَلِک و ملت و مملکت و خودشان نشوند.
حسن بختیاریزاده: قالیباف در ۹۶ مانده است
محمدباقر قالیباف، رییسمجلس، امروز گفت: “الگوی مدیریتی دستگاه اجرایی آشفته و ناکارآمد و متمرکز بر نگاه به بیرون است” تا بدینترتیب، رویکرد مجلس جدید را در برابر دولت آشکارتر کند. این سخنان در چه شرایطی بیان میشود و چگونه قابل تبیین است؟
۱. ایران امروز با انبوهی از مشکلات متنوع روبهروست. مدیریت این مشکلات به تعامل قوای حکومتی و مناسبات سازنده آنها بستگی دارد. هرچند نقد درونی حکومت بویژه در چارچوب جلسات کارشناسی ضرورتی گریزناپذیر و سازنده است؛ اما حمله به دولت با کاربست واژگان و عبارات کلی و فاقد مصداق مشخص نهتنها به حل مشکلات نمیانجامد، بلکه با ایجاد تنش در ساختار حکومت سبب ناامیدی مردم و البته امیدواری آنانی می شود که علیه ایران طرحهایی دشمنانه اجرا میکنند.
۲. اشتباهها و کاستیهای دولت روحانی انکارناپذیر است. اما این نکته که رییس مجلس با وجود ادعای انقلابی بودن، برخلاف هشدارهای مقامرهبری درباره پرهیز از ناکارآمد نامیدن نظام، دستگاه اجرایی را به ناکارآمدی متهم میکند، قابل تامل و درنگ است.
۳. هرچند قالیباف دیدگاه خود را درباره درونگرایی و برونگرایی بهروشنی بیان نمیکند؛ اما تجربه جهانی از جمله کامیابی کشورهایی مانند سنگاپور، کرهجنوبی، ویتنام، بوتسوانا و ناکامیهای زیمبابوه، ونزوئلا و کرهشمالی بهخوبی نشانگر آن است که تعامل مبتنی بر منافعملی با جهان خارج و استفاده از فرصتهای آن، سهم مهمی در توسعه کشورها دارد و انزوا و تقابل با جامعهجهانی تنها به افزایش مصیبتبار مشکلات منجر میشود.
و سرانجام آنکه قالیباف اگرچه نتوانست رییسجمهور چهاردرصدیها شود؛ رییس مجلس چهلدرصدیها شد. مجلسی که بیشتر واجدان شرایط ترجیح دادند در انتخابات آن شرکت نکنند.
او باید با عبور از فضای رقابت انتخابات ریاستجمهوری۹۲و۹۶ و پرهیز از اظهارنظر در قامت داوطلب ریاستجمهوری به تناسب جایگاه رییسمجلس سخن بگوید و رفتار کند تا اعتماد مردم به مجلس افزایش یابد.
حمله گازانبری به دولت و تلاش برای لوله کردن آن از جمله به این نکته منجر میشود که آنانی که در انتخابات مجلس شرکت نکردند، متقاعد شوند که بهدرستی تصمیم گرفتهاند؛ موضوعی که پیامدهای زیانبارش آشکارتر از آن است که به توضیح نیازمند باشد.