قابل توجه دوستان برانداز؛ مقایسه‌ی اعتراضات بلاروس با شرایط ایران و درس‌هایی که می‌شود گرفت (مطلعی برای بحث بیشتر)

بررسی و توجه به شرایط و اعتراضات بلاروس می‌تواند ما را راهنمایی کند که در نظم نوین جهانی تغییر رژیم با حضور و اعتراضات خیابانی امکان پذیر است یا خیر؟
میان اعتراضات بلاروس و شرایط ایران می‌توان مشابهت‌هایی پیدا کرد که توجه به آنها می‌تواند بسیار مفید باشد.

مشابهت‌ها:

  • هر دو کشور ایران و بلاروس از حمایت روسیه برای بقای رژیم مستقر برخوردارند.
  • در هر دو کشور نارضایتی عمومی از عملکرد رژیم مستقر وجود دارد.
  • در هر دو کشور آزادی بیان محدود است و نظارت شدیدی بر رسانه‌ها وجود دارد.
  • هر دو کشور در زمان بروز اعتراضات توانایی محدودیت شدید یا قطع کامل اینترنت را دارند.
  • مردم هر دو کشور سال‌هاست تحت حکومت رژیمی فاسد و دیکتاتور هستند.
  • هر دو حکومت در ایران و بلاروس با مشت آهنین؛ گاز اشک‌آور، گلوله‌ی پلاستیکی، دستگیری فله‌ای و حضور پررنگ نیروهای سرکوب و شکنجه‌ی دستگیر شدگان با اعتراضات برخورد کردند.
  • هر دو کشور برای نقض حقوق بشر، نبود رسانه‌های آزاد، سرکوب، شکنجه و قتل مخالفان سال‌هاست مورد انتقاد جامعه بین‌المللی قرار دارند.

دکتر‌هایی که تصاویر کسانی که توسط نیروهای سرکوب زخمی شده‌اند را در دست دارند

تفاوت‌ها

  • در بلاروس معترضان رهبری دارند که توانایی فراخوان دادن و بسیج خیابانی معترضان را دارد و به شکلی مورد قبول بخش‌های معترض جامعه است.
  • بلاروس کشوری صنعتی و کشاورزی است که گردش اقتصاد آن در گروی کارکرد این دو بخش اقتصاد است و تعطیلی این دو بخش می‌تواند بقای حکومت را زیر سئوال ببرد در حالی که در ایران دولت و حکومت متکی به درآمد‌های نفتی است که او را از بخش‌های مختلف کشاورزی و صنعتی بی‌نیاز می‌کند و تعطیلی این دو بخش مشکلاتی را ایجاد می‌کند اما بقای رژیم و دولت را تهدید نمی‌کند.
  • بلاروس کشوری اروپایی است و حساسیت نسبت به مسائل حقوق بشری در این کشور برای غرب و به ویژه اروپا از اهمیت بالایی برخوردار است در صورتی که تجربه‌ی اعتراضات ایران از سال ۸۸ تا آبان ۹۸ و همچنین امضای توافق برجام و فشار‌ها آمریکا و تحریم‌های این کشور نشان داده است که مسائل حقوق بشری در ایران در اولویت آنها برای رویارویی با ایران نیست.
  • بر خلاف بلاروس که در آن روسیه تنها بازیگر حامی رژیم مستقر است در ایران چین نیز منافعی در برقراری رژیم فعلی دارد.
  • در بلاروس اقشار مختلف جامعه به اعتراضات پیوسته‌اند از کارگران صنعتی، جوانان و زنان و اقشار فقیر و ثروتمند در کنار هم در مخالفت با رژیم مستقر به خیابان‌ها آمده‌اند اما در ایران در اعتراضات ده‌سال گذشته هر زمان بخشی یا اقشاری از جامعه به خیابان آمدند و بخش دیگر در خانه ماندند و از آنها حمایت نکردند مثال مشخص آن را می‌توان در اعتراضات آبان دید که طبقه متوسط شهری چندان تمایلی به مشارکت در اعتراضات نداشت.
  • در بلاروس حضور خبرنگاران بین‌الملی بسیار بیشتر از ایران است بنابراین تصاویر اعتراضات و برخورد نیروهای سرکوب با مردم و معترضان به صورت گسترده در رسانه‌های بین‌المللی بازتاب پیدا می‌کند در صورتی که تجربه‌ی آبان به ما نشان داد در صورت قطعی اینترنت در ایران هیچ تصویری از ایران به خارج ارسال نمی‌شود و دنیا از آنچه در ایران می‌گذرد بی‌خبر خواهد بود.
  • در ایران گرایشان گریز از مرکز قومی و نژادی وجود دارد که در تلاش برای خروج از سلطه‌ی قدرت مرکزی هستند و در صورت بروز اعتراضات ممکن است یا به آن نپیوندند یا از فرصت ایجاد شده برای جدایی از قدرت مرکزی استفاده کنند و رشد ملی‌گرایی و حفظ یکپارچگی به ابزاری برای کاهش حمایت از اعتراضات تبدیل شود. در بلاروس تنها ۸ درصد نژاد روس قرار دارد که آنها هم به مقدار زیادی در سراسر کشور پخش شده‌اند که نمی توان منطقه‌ای را روس نشین دانست پس تمایلات گریز از مرکز در این کشور وجود ندارد.
  • خطر بی ثباتی در منطقه خاورمیانه به چندین دلیل برای اروپا و آمریکا و جهان مهم‌تر از بی ثباتی در کشوری مثل بلاروس است. بی‌ثباتی در ایران در مرحله اول برای اروپا که با مشکل مهاجران غیر قانونی رو به رو است مشکلی عمده به وجود خواهد آورد در حال حاضر بسیاری از مهاجرانی که خود را به طور غیرقانونی به اروپا می‌رسانند ایرانیانی هستند که از حکومت مستقر ناراضی هستند و تعدادشان در مقایسه با دیگر کشورهای منطقه به غیر از افغانستان و سوریه بسیار زیاد است. بی‌ثباتی در ایران می‌تواند ترانزیت کالا و نفت از طریق تنگه هرمز و خلیج فارس را با مشکل رو به رو کند که این هم چندان برای غرب و چین و اخیرا ژاپن مناسب نیست.

صحبت‌های زنی که در بازداشت تهدید به تجاوز شده، مورد ضرب و شتم قرار گرفته

نتیجه:

پس از تجربه‌ی انقلاب‌های رنگی که عمدتا به بازتولید دیکتاتوری منجر شد و بهار عربی که به بی ثباتی و سیل مهاجرت به سوی اروپا منجر شد اگر تغییر رژیم سیاسی از طریق اعتراضات خیابانی امکان پذیر باشد بلاروس تمامی شرایط این تغییر را دارد.
در شرایط بحران اقتصادی و بحران کرونا اگر جهان توان تحمل بی‌ثباتی و تغییر را در یک کشور داشته باشد بلاروس جذابیت بسیاری برای این تغییر دارد.
با وجود تمامی تفاوت‌هایی که در تجربه ایران با بلاروس وجود دارد اگر تغییر در بلاروس اتفاق بیفتد امیدی وجود دارد که بتوان در ایران نیز از طریق اعتراضات خیابانی تغییری ایجاد کرد اما باید به تمامی تغییرات و روند این تغییرات در بلاروس توجه کرد تا بتوان از آنها استفاده کرد. اما اگر تجربه‌ی بلاروس با شکست رو به رو شود باید تغییر رژیم از طریق اعتراضات خیابانی همراه با حمایت خارجی را غیر ممکن دانست.