فرزانه انصاری‌فر بازداشت شد – برادرم را کشتید به کدامین گناه؟

فرزانه انصاری‌فر روز پنجشنبه ۲۶تیر۹۹ در جریان اعتراضات مسالمت آمیز مردم بهبهان توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد . نیروهای امنیتی وی را به مکان نامعلومی منتقل کردند.

به گزارش کانون حقوق بشری نه به زندان – نه به اعدام، پنجشنبه ۲۶تیر۹۹ ، فرزانه انصاری‌فر ، خواهر فرزاد انصاری‌فر که در اعتراضات آبان۹۸ به شهادت رسید در بهبهان توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد.

فرزاد انصاری‌فر

بازداشت فرزانه انصاری‌فر در جریان اعتراض مردم بهبهان به وضعیت نابسامان اقتصادی و در اعتراض به حکم اعدام برای سه تن از بازداشت شدگان آبان۹۸ صورت گرفت.

مردم بهبهان در میدان بانک ملی جمع شده و باشعارهایی از قبیل «حکومت آخوندی نمی خواهیم» و «توپ تانک فشفشه آخوند باید گم بشه» اعتراض خود را نسبت به این حکومت نشان دادند.
میدان بانک ملی همان محلی است که در سال ۹۸ شاهد اعتراضات گسترده مردم و به خاک افتادن بسیاری بدست نیروهای سرکوب گر انتظامی و نظامی بود.

برغم مسالمت آمیز بودن این تجمع اما نیروهای سرکوبگر و ضدشورش پاسخ مردم را با گلوله و گاز اشک آور و دستگیری معترضان از جمله دستگیری فرزانه انصاری فر دادند.

بلافاصله بعد از شروع این تجمع اعتراضی اینترنت خوزستان بطور کامل قطع شد و شرکت نک بلاکز آنرا مخابره کرد.

همزمان در برخی دیگر ازشهرها از جمله تبریز، تهران، شیراز و مشهد نیز وضعیت امنیتی گزارش شده است.

خبرگزاری العربیه فارسی بلافاصله این خبر را مخابره کرد و با درج عکسی از فرزانه نوشت: بازداشت فرزانه انصاری‌فر خواهر فرزاد انصاری‌فر از جان باختگان اعتراضات آبان ۹۸ در بهبهان در اعتراضات امشب این شهر.

فرزانه انصاری‌فر از فردای شهادت برادرش در کلیپهای متعددی که در فضای مجازی منتشر کرده بود اعلام کرد که دادخواه خون برادرش است.

فرزانه در یک کلیپ میگوید:

فرزاد در روز ۲۵آبان ۹۸ با اصابت گلوله از پشت سر کشته شد. فرزاد همیشه در حال کار کردن بود و کارگری میکرد و میگفت باید کمک کار پدر جانبازم باشم.
پدرم برای آرامش و امنیت کشورم جنگید و برای آرامش فرزندان ایران جنگید و جانباز شد ولی نمی دانست یک روز در جواب جانبازی باید جنایزه فرزادش را پس بگیرد.
من تا نفس دارم دادخواه خون بناحق ریخته برادرم هستم.
برادرم را کشتید به کدامین گناه؟
شب و روز را با وجدان آرامش سر بر بالین میگذارید در حالیکه پدر ومادر من با دلی شکسته و چشمانی پر از اشک و آه شب را سپری میکنند.