شیوع ویروس کرونا در ترکیه، صرفا همهگیری یک بیماری نیست؛ شیوع بیکاری، فقر، گرسنگی و بیخانمانی است؛ خصوصا برای پناهجویان ساکن این کشور. طبق آمار رسمی ترکیه دستکم ۴۰ هزار پناهجوی ایرانی در این کشور زندگی میکنند. البته این آمار، جدای از پناهجویانی است که هنوز درخواست پناهندگیشان ثبت نشده یا به شکل غیرقانونی در این کشور زندگی میکنند. نداشتن مجوز کار مگر به شرط و شروطی و تامین معیشت پناهجویان از طریق بازار سیاه کار، با شیوع ویروس کرونا، بسیاری از آنها را خانهنشین کرده است. کار ندارند، اجارهخانهها پرداخت نشده و هیچ نهادی هم پاسخگوی آنها نیست. شیوع ویروس کرونا، شیوع فقر و بیخانمانی پناهجویان در ترکیه است.
«پسر من هشت ساله بود که به ترکیه آمدیم. حالا چهارده سال دارد. تا پیش از شیوع کرونا، روزهایی بود که هیچی برای خوردن نداشتیم، از خواب بیدارش نمیکردم یا پردههای خانه را بسته نگه میداشتم تا نور به داخل خانه نیاید و خیال کند هنوز شب است و به خوابیدن ادامه دهد تا درخواست غذا نکند. بعضی روزها دو وعده غذا به او میدادم و هر وعده فقط نان و پنیر. حالا که بیکار هم شدهام. دو ماه اجاره خانهام عقب افتاده است و از دوستان و همسایهها مواد غذایی قرض میکنیم.»
«سمیرا» از سال ۲۰۱۵ به همراه تنها پسرش در ترکیه پناهجو است. دو سال پیش درخواست پناهندگیاش دوباره به دادگاه ارجاع داده شده و معلوم نیست تا کی باید منتظر بماند. در این سالها به تنهایی زندگی خود و پسرش را چرخانده و با معضلات یک زن تنها، دستوپنجه نرم کرده است. از کارگری در کارخانهها تا مواجهه با نگاهها و رفتارهای جنسی که بخش پررنگی از زندگی زنان پناهجو را تشکیل میدهد.
او نمونهای از هزاران پناهجوی ایرانی است که سالها چشم انتظار مشخص شدن آینده مانده است. حالا با شیوع ویروس کرونا در این کشور، روزگارش مانند بسیاری دیگر در تلاطمی سهمگین میان نگرانی از بیخانمانی، بیکاری و تامین معیشت میگذرد. پناهجویان تا پیش از شیوع این ویروس هم در ترکیه، روزگار سختی را میگذرانند اما حالا، حتی تهیه یک قرص نان هم برایشان دغدغه شده است.
پناهجویان در ترکیه اجازه کار ندارند مگر آنکه کارفرما به اداره کار اعلام کند که به حضور آن پناهجو نیازمند است و برای استخدام آن پناهجو مالیات بپردازد. در بیشتر مواقع اما، با توجه به شمار بالای مهاجران و پناهجویان در این کشور و معضلات اقتصادی، کارفرما هم ترجیح میدهد که بدون پرداخت مالیات، در ازای ساعات کاری بالا، حداقل دستمزد را به پناهجوی نیازمند بپردازد. برای همین بسیاری از پناهجویان کارگری میکنند؛ از صبح زود تا شب و با دریافت تقریبی ۶۰ لیر ترکیه؛ یعنی بیش از ۱۲ ساعت کار در قبال روزانه حدودا هشت یورو.
سمیرا هم یکی از این پناهجویان است که سالها کارگری کرده و حالا حتی همان دستمزد حداقلی را هم ندارد: «مدتها در سنگبری کار کردم؛ در رستوران، در کارخانههای حوله، سمبادهزنی و هر کاری فکر کنید. کارهایی که برای زنان سنگین فرض میشود. برای روزی ۳۰ لیر کار کردم و با ۲۰ لیر آن گاز پیکنیک خریدم تا بتوانم شکم بچهام را سیر کنم. ما مجبوریم ریسک کنیم و به کار سیاه مشغول شویم. اگر پلیس بفهمد از ۳ هزار تا ۷ هزار لیر جریمه میشویم. من به پشتیبانی از تمام زنان و دوستانی که میشناسم صحبت میکنم. صدای ما را به سازمان ملل برسانید. کسانی را میشناسم که چهبسا ده سال است در انتظار جواب پناهندگی ماندهاند. اینجا بسیاری از زنان خودکشی میکنند بدون آنکه کسی بفهمد. اینجا برای یک لقمه نان باید تن به کارهای سنگین با دستمزد پایین بدهی، و مدام از نگاههای جنسی اطرافیان، همکاران و کارفرماها رنج بکشی.»
فقدان کمکهزینه برای دوام آوردن در شرایط سخت پناهجویی ترکیه خصوصا در روزگار کرونا و بیکاری از سویی، نبود چشماندازی مشخص برای پناهجویان نسبت به درخواستهای پناهندگیشان از سویی دیگر، بیاطلاعی از مسیر پرخطر قاچاق انسان در کنار نبود آگاهی نسبت به قوانین کشورهای اروپایی، همه باعث شده است که بسیاری از پناهجویان به فکر خروج غیرقانونی از ترکیه بیفتند.
همانطور که سمیرا توضیح میدهد: «بعد از شش سال ماندگاری در ترکیه، پرونده ما استیناف خورده است. فقط میخواهم بدانم آیا یکی از کارمندان سازمان ملل میتواند مثل ما زندگی کند و دوام بیاورد؟ اینجا پناهجویان از انتظار و جان کندن برای زنده ماندن خسته میشوند و قدم به مسیر قاچاق میگذارند. جان خود و فرزندانشان را در دست میگیرند و حاضر میشوند تن به دریا و کوه بزنند. به ما میگویند در خانه بنشینید، خب تکلیف بچههایمان چه میشود؟»
روایتهای سمیرا را میتوان در زندگی بسیاری از زنان پناهجو در ترکیه و در مسیر مهاجرت شنید. وقتی این زنان مادر هستند، رنج و سختیشان چند برابر میشود. حقوق ماهانه پناهندگی هم برای پناهجویان ترکیه وجود ندارد و پیگیریهایشان برای دریافت کمکهزینه در دوران کرونا هم بینتیجه مانده است.
این شرایط برای همه پناهجویان یکسان است؛ چه سیاسی و چه اجتماعی، چه روزنامهنگار و چه مهاجر.
«مهدی اسلامی» از پناهجویان سیاسی ساکن ترکیه است. او به همراه فرزند کوچک و همسرش در آپارتمانی ۴۵ متری زندگی میکند که ماهانه برای اجاره و هزینه انرژی دستکم هزار لیر میپردازد. حالا با شیوع ویروس کرونا و بیکار شدن پناهجویان، او هم مثل بقیه مهاجران، نتوانسته اجارهخانهاش را بپردازد. پیگیریهایش از طریق سازمان ملل هم بینتیجه مانده است.
بنا به روایت خودش برای دریافت کمکهزینه زندگی در روزگار بیکاری بر اثر شیوع ویروس کرونا «ابتدا با اداره پلیس تماس گرفتم که گفتند باید با امور اجتماعی تماس بگیرم اما بینتیجه بود. با دفتر امور پناهجویان سازمان ملل در آنکارا تلفنی صحبت کردم و بعد از کلی سوال و جواب گفتند کمکهزینه فقط به افرادی تعلق میگیرد که سه فرزند و بیشتر داشته باشند. به آنها توضیح دادم که نه فقط ما، بلکه تمامی پناهجویان در شرایط فعلی اجارهخانه نمیتوانند پرداخت کنند و حتی پول تهیه نان هم ندارند. اما فایدهای نداشت.»
او بعد از سه سال و نیم زندگی پناهجویی در ترکیه، هنوز آیندهای نامشخص دارد. تا به حال چندین بار برای ورود قانونی به بازار کار اقدام کرده است: «قبل از کرونا هم همین مشکلات را داشتیم اما لااقل کار سیاه پیدا میشد. در صورتی اجازه کار به ما داده میشود که کارفرما از بین هر پنج ترک که استخدام میکند، یک نفر خارجی را بپذیرد. در این صورت هم باید حدود ۸۰۰ تا هزار لیر پول بیمه و بازنشستگی بدهیم. یعنی پایه حقوق ۲هزار و ۳۵۰ را دریافت کنیم، هزار لیر اجارهخانه بدهیم، هزار لیر بیمه و بازنشستگی. دیگر چیزی برای خورد و خوراک نمیماند. تازه اگر کارفرمایی پیدا شود که به ما کار بدهد.»
او طی این سالها در سنگبری، کارخانههای پارچهبافی و خیاطی فعالیت کرده است؛ از ساعت هشت صبح تا شش عصر برای دریافت روزانه ۶۰ لیر. حالا به خاطر شیوع ویروس کرونا همهجا قرنطینه شده و کار هم نیست: «صاحبخانه هم گفته که اگر نتوانیم اجاره را پرداخت کنیم باید خانه را تحویل دهیم. ما فقط میخواهیم که سازمانهای حقوق بشری و سازمان ملل صدای ما را بشنوند. چرا پروندههای ما مورد بررسی قرار نمیگیرد؟ ما راه به جایی نداریم. نه تنها من که تمامی رفقایی که میشناسم در همین وضعیت هستند. همه استرس و افسردگی گرفتهاند که برای تامین معیشت چه باید بکنند. یکی میگوید نان قرض میکند، دیگری سیبزمینی میخورد، آن یکی تخممرغ. ما پول اضافی نمیخواهیم، فقط کمکی داشته باشیم که بتوانیم زندگی کنیم.»
نمونههای دیگر از چنین روایتهایی را میتوان از بسیاری پناهجویان ساکن ترکیه شنید. گروهی از آنها برای کار به شهرهای اطراف محل سکونت خود میرفتند تا بتوانند در ازای ساعتهای طولانی کار، مبالغی برای زندگی به دست آورند. حالا همان اندک پول را هم از دست دادهاند؛ خانهنشین شدهاند و حتی ممکن است در صورت عدم پرداخت اجارهخانه محل زندگی خود را هم از دست بدهند.
در تماسهایی که «ایرانوایر» با اداره مهاجرت برخی شهرهای ترکیه و همچنین دفتر امور پناهجویان سازمان ملل داشت هیچ پاسخی دریافت نکرد. مسئولان پاسخ دادند که به علت شمار بالای پناهجویان، نبود بودجه و بحران اقتصادی که ترکیه نیز با آن دستبهگریبان است، امکان رسیدگی به تمامی مهاجران را ندارند و صرفا به کسانی رسیدگی میشود که در موقعیت زیر صفر باشند. اما تعریفی از این «موقعیت زیر صفر» ارایه نشد.
ترکیه نزدیک به چهار میلیون پناهجو را در خود جای داده است و ایرانیها از جمله کمترین جمعیت این آمار هستند. این در حالی است که در ۲۶ مارس سال جاری، توافقهای اتحادیه اروپا با ترکیه بابت پرداخت بودجه نگهداری مهاجران نیز به پایان رسیده است و انگار، نه فقط تصمیمگیری درباره سرنوشت، بلکه خورد و خوراک، پوشاک و حتی امید این پناهجویان هم، مسالهای است که باید به دوران پساکرونا موکول شود. معلوم نیست در این میان، چندین نفر بیخانمان میشوند، بیکاری و فقر آنها را به سمت خروج غیرقانونی میکشاند یا به هر جانکندنی که هست، دوام میآورند.
طبق آمار رسمی سازمان جهانی کار، ممکن است در اثر شیوع ویروس کرونا دستکم ۱۹۵ میلیون نفر در جهان بیکار شوند. البته در این آمار، پناهجویان که به کارهای سیاه مشغول بودهاند، جایی ندارند. در شرایطی که دستکم بنا به آمار سازمان ملل ۷۱ میلیون پناهجو در سراسر جهان آواره هستند، میتوان تصور کرد که شیوع ویروس کرونا، چندین میلیون پناهجو را میتواند به گستره فقر و بیکاری سوق دهد.