سه جوان ایرانی در معرض مرگ: خیانت ترکیه را هرگز فراموش نمی کنیم

امیرحسین مرادی، محمد رجبی و سعید تمجیدی در ۲۵ آبان ۱۳۹۸ در محله‌ی ستارخان تهران در تجمع‌های اعتراضی شرکت کردند به گفته‌ی خبرگزاری هرانا سه روز بعد امیرحسین مرادی از طریق دوربین‌های مداربسته شناسایی و دستگیر شده است. محمد رجبی، سعید تمجیدی و فردی به نام «شیما ر.» فردای بازداشت امیرحسین مرادی به ترکیه می‌گریزند اما در شهر آنتالیا توسط پلیس ترکیه دستگیر می‌شوند. به رغم این که آن‌ها به نماینده‌ی سازمان ملل معرفی می‌شوند و در خطر بودن جان خود در صورت بازگشت به ایران را اعلام می‌کنند، ترکیه آن را به ایران عودت می‌دهد. با این حال غلامحسین اسماعیلی، سخنگوی قوه قضائیه ایران ادعا کرده است دو نفر از این سه نه در اعتراضات، بلکه در صحنه‌ی سرقت مسلحانه دستگیر شده‌اند و سپس ویدئوهایی در گوشی‌های موبایل ایشان نشان داده است که اقدامات خرابکارانه مانند به آتش کشیدن بانک دست داشته‌اند. هرانا ادعا کرده است منابعی نزدیک به خانوده‌های این سه فرد مدعی شده‌اند اعترافاتی مبنی بر خرابکاری زیر شکنجه از این افراد اخذ شده است.
دادگاهی در اسفند ۱۳۹۸ به ریاست قاضی صلواتی این سه تن را به اتهام «مشارکت در تخریب و تحریق به قصد مقابله با نظام» به اعداممحکوم کرد. علاوه بر اعدام امیرحسین مرادی به بابت اتهام «مشارکت در سرقت مسلحانه مقرون به آزار در شب» به ۱۵ سال زندان و ۷۴ ضربه شلاق و بابت اتهام «خروج غیرقانونی از کشور» به یک سال حبس محکوم شده است. سعید تمجیدی و محمد رجبی نیز بابت اتهام «مشارکت در سرقت مسلحانه مقرون به آزار در شب» هر یک به ۱۰ سال حبس و ۷۴ ضربه شلاق و بابت اتهام «خروج غیرقانونی از کشور» هر یک به یک سال حبس محکوم شدند. هرانا ادعا کرده است در جریان دادگاه سعید تمجیدی و محمد رجبی، وکیل تسخیری این دو نفر نه تنها از ایشان دفاع نکرده است بلکه از اقدامات آن‌ها ابراز تأسف کرده. متهم دیگر پرونده، مژگان اسکندری، به حبس محکوم شده و پرونده‌ی «شیما ر.» هنوز در حال بررسی است.
سخنگوی قوه قضائیه ایران ادعا کرده است این افراد فیلم خرابکاری‌های خود را برای خبرگزاری‌های خارجی فرستاده بوده‌اند و «به دست خودشان بهترین مستندات را ضبط و در جلسات دادگاه اقرار کردند».
روز سه‌شنبه ۲۴ تیر خبر تأیید حکم این سه معترض توسط سخنگوی قوه قضائیه اعلام شد و موجی از خشم در شبکه‌های اجتماعی به راه انداخت.
بابک پاک‌نیا، وکیل امیرحسین مرادی، گفته است: «از نظر ما بین جرم و مجازات تناسبی وجود ندارد. چون در خلاصه پرونده هم صراحتا قید شده که متهمین در دادگاه، اقاریر مرحله بازپرسی را انکار کرده‌اند. بر این اساس یکی از قضات دیوان حکم اعدام را تأیید نکرده و درخواست بررسی بیشتر داده است. لذا ما هم درخواست اعاده بازرسی و عفو کرده‌ایم.» او همچنین درباره‌ی عدم دسترسی این سه فرد به وکلای انتخابی خود گفته: «اولین نکته قابل‌تأمل این است که اسم من و دو وکیل تعیینی دیگر در دادنامه دیوان عالی نیامده و اسم وکلای تسخیری آمده است. چون وکلای تسخیری توسط محمد رجبی و سعید تمجیدی عزل شده بودند. یعنی از زندان نامه‌ای را مبنی بر عزل این وکلای تسخیری و معرفی حسین تاج و مصطفی نیلی تنظیم کرده بودند. صرف نظر از اینکه اعلام وکالت این دو نفر قبول نشد، به هر حال وکلای تسخیری عزل شده بودند ولی علی‌رغم این موضوع دادنامه صادر شده از دیوان علی کشور به این وکلای منعزل ابلاغ شده است.»
حسین تاج، وکیل محمد رجبی، در نامه‌ای به سخنگوی قوه قضائیه ادعا کرده است متهمین به طور غیرقانونی از از حمایت وکلای منتخب خود بی‌بهره بوده‌اند و به اعلام قطعی جرم توسط سخنگوی این قوه پیش از صدور حکم قطعی، ادعای روابط متهمین با گروهک‌های فعال در خارج از کشور به رغم انکار خانواده‌های متهمین و ادعای متهمین مبنی بر اخذ اقاریر در شرایط غیرعادی انتقاد کرده است. او همچنین درخواست کرده است وکلای تعیینی به پرونده‌ی موکلین خود دسترسی پیدا کنند.
واکنش‌ها
این هشتگ توانست همراهی برخی از چهره‌های هنری، سیاسی و ورزشی ایرانی را با خود داشته باشد. حسین ماهینی، بازیکن سابق تیم فوتبال پرسپولیس از جمله چهره‌های ورزشی بود که در توییتر با این طوفان توییتری همراه شد. ترانه علیدوستی، تهمینه میلانی، اصغر فرهادی، امیر جعفری، مهتاب کرامتی، کامبیز حسینی نیز از جمله هنرمندان سرشناسی بودند که در این کارزار علیه اعدام شرکت کردند.
سازمان دیده‌بان حقوق بشر: «اعدام افرادی که نارضایتی‌شان از فساد و مقامات حکومتی غیر پاسخگو را به خیابان‌ها بردند صرفاً شرایط را برای افراد تحت فشار در اثر وضعیت اقتصادی رو به افول، بدتر می‌کند.»
عفو بین‌الملل: «سیدعلی خامنه‌ای باید حکم اعدام معترضان، امیرحسین مرادی، سعید تمجیدی و محمد رجبی، را فوراً لغو کند. محاکمه‌ی آن‌ها ناعادلانه بوده است و آن‌ها گفته‌اند از طریق ضرب‌ و شتم، شوک الکتریکی و برعکس آویزان شدن مورد شکنجه قرار گرفته بودند.»
اصغر فرهادی: «کام مردم را بیش از این در این روزگار غمبار تلخ نکنید.»
مصطفی تاج‌زاده: «هیچ چیز به اندازه ریختن خون مظلوم پایه‌های حکومت را سست و لرزان و جامعه را به انتقام‌جویی و عصیان تحریک نمی‌کند. مردم هیچ اعدامی را با دلایل سست و باورناپذیر عادلانه نمی‌دانند.»
محمدعلی ابطحی: «کاش من هم به خاطر تجربیاتم نمی‌دانستم بخش مهمی از حاکمیت در مقابل اعتراضات مردمی، معتقدند باید برای اینکه جماعت پررو نشوند بر خلاف نظر آنان اقدامات تشدیدی کرد.»
پروانه سلحشوری، نماینده سابق مجلس ایران: «گر شد از جور شما خانه موری ویران، خانه خویش محال است که آباد کنید»
محمدجواد اکبرین: «خلقی دارند التماس‌تان می‌کنند نه چون لیاقتش را دارید، بلکه چون پای اعدام و بریدن نفسِ آدم در میان است وگرنه عزت و غرورشان را خرج خواستن از شما بی‌شرف‌ها نمی‌کردند. پَستیِ روزگار اگر نبود لحظه‌ای تماس با شما هم ننگ بود چه رسد به التماس.»