درباره
مورد
اطلاعات درباره آقای سجاد قائد رحمتی از نامۀ یکی از همسایههای او در شهرستان دورود (استان لرستان) گرفته شده است. این شخص که در خارج از ایران زندگی میکند برای مدتی به ایران سفر کرده بود و شرح اتفاق را از مادر آقای قائد رحمتی شنید. این نامه در بلاگها و سایتهای مختلفی از جمله ایران سبز و پیک ایران (٧ مرداد ١٣٨٨) منتشر شده است. نام آقای قائد رحمتی در فهرست اسامی کشته شدگان در سایت پرچم (۱۱ مهر ۱۳۸۸)، فهرست «اسامی کارگران شهید جبنش سبز» (٧ اردیبهشت ١٣٨٩) و سایت شهدای مظلوم سبز نیز دیده میشود.
آقای قائد رحمتی، متولد ١ فروردین ١٣٦٨، اهل دورود، در تابستان ٨٨ برای کار به تهران رفته بود. او همراه پسر عمویش در تظاهرات در اعتراض به نتایج انتخابات ریاست جمهوری شرکت کرد. پسر عمویش از وقایع تظاهرات فیلمبرداری میکرد. فیلمی در سایتهای مختلف از جمله یوتیوب وجود دارد که زخمی شدن فردی را نشان میدهد. گفته میشود فیلم توسط پسر عموی آقای قائد رحمتی گرفته شده است و هنگامی که وی متوجه شد فرد مجروح سجاد است، از فیلمبرداری دست برداشته است.
آقای قائد رحمتی در نزدیکی ایستگاه مترو نواب، نزدیک مسجد لولاگر ، در ساعت ٦ بعد از ظهر مورد اصابت گلوله قرار گرفت و درگذشت. سایت شهدای مظلوم سبز تاریخ کشته شدن وی را ٣٠ خرداد ١٣٨٨ اعلام کرد گرچه در نامۀ همسایهاش، تاریخ فوت ٣١ خرداد ذکر شده است.
آقای قائد رحمتی ٢٠ ساله بود.
از روز ٣٠ خرداد ١٣٨٨، به دنبال ادامۀ اعتراضهای مردمی نسبت به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری، سرکوب دولتی وارد مرحله جدیدی شد. تجمعات آن روز توسط بسیجیها و نیروهای لباس شخصی در نقاط مختلف تهران به خشونت کشیده شد و نیروهای بسیجی از پشت بام پایگاه مقاومت بسیج، جنب مسجد لولاگر واقع در تقاطع خیابانهای چمران و آذربایجان، بر روی مردم معترض آتش گشودند. در جریان این تیراندازیها، تعدادی از مردم زخمی یا کشته شدند. آمار دقیقی از تلفات آن روز در دست نیست. فیلم تیراندازی بسیجیها از پشت بام مرکز نامبرده به سوی مردم در چهارم تیرماه ١٣٨٨ از کانالهای خبری، ازجمله تلویزیون الجزیره پخش شد. فیلمهای دیگری نیز که مردم با تلفنهای همراه از این حادثه گرفتهاند در سایت یوتیوب موجود است. این تصاویر به روشنی ٢ نفر را که مورد اصابت گلوله قرار گرفتهاند، نشان میدهند. در واکنش به این حمله، پایگاه بسیج مسجد لولاگر از سوی مردم خشمگین به آتش کشیده شد. فردای آن روز، تلویزیون دولتی ایران از به آتش کشیده شدن این مسجد توسط «آشوبگران» در شب پیش به هنگام اذان مغرب و کشته شدن چند تن از نمازگزاران خبر داد. این در حالی بود که طبق تصاویر نشانداده شده، زمان وقوع این حادثه، روز بوده است. به علاوه، خبر کشته شدن نمازگزاران در همان روز تکذیب شد (رادیو فرانسه، ٣١ خرداد ١٣٨٨).
ماموران دولتی برای تحویل پیکر آقای قائد رحمتی به خانواده، از آنها مبلغی پول طلب کردند. خانواده تنها با کمک مالی دیگر اهالی شهرستان دورود توانستند آن مبلغ را پرداخت کنند. خانواده سپس پیکر وی را به دورود آوردند و در آنجا به خاک سپردند.
طبق اطلاعات موجود، ماموران دولتی خانواده قائد رحمتی را تهدید کردند و آنها را از اطلاع رسانی دربارۀ کشته شدن پسرشان بر حذر داشتهاند. در نامۀ همسایۀ آنها آمده است که «به علت ترس و عدم آشنایی به اینترنت» آنها نتوانستند اطلاعات مربوط به سجاد را منتشر کنند.
خلاصه رویدادهای ایران پس از انتخابات
پس از اعلام پیروزی مجدد محمود احمدینژاد با اکثریت ٦٣/٦٢ درصدی آرا در دهمین دوره انتخابات رییس جمهوری ایران، که در تاریخ جمعه ٢٢ خرداد ١٣٨٨ برگزار شد، اعتراضهای سراسری مردم به نتیجه انتخابات شروع شد. سرویس پیامک تلفنهای همراه در ایران، از ساعت ١١ شب پنجشنبه (٢١ خرداد ١٣٨٨) قطع شد. این اختلال در سرویس پیامک در طول برگزاری انتخابات و تا دهم تیرماه ادامه داشت. در هنگام برگزاری انتخابات، جانشین فرمانده نیروی انتظامی ایران اعلام کرد که تجمع هوادارن نامزدهای ریاست جمهوری در تمام کشور غیرقانونی است. عصر همان روز مانوری به نام مانور اقتدار در میدانهای مختلف شهر تهران و با هدف «برقراری نظم و امنیت در شعب و صندوقهای اخذ رأی» در تهران انجام شد. در حالی که وزیر کشور ایران گفته بود اعلام تدریجی نتایج انتخابات ریاست جمهوری این کشور پس از اذان صبح (حدود ساعت چهار صبح) آغاز خواهد شد، رئیس ستاد انتخابات کشور کمی پس از نیمه شب اعلام نتایج را آغاز کرد.
پس از اعلام نتیجه، مردم با اعتقاد بر اینکه تقلب انجام گرفته است در روز ٢٣ خرداد به خیابانها آمدند و اعتراض خود را ابراز داشتند. موسوی، کروبی و رضایی، رقیبان احمدی نژاد در این انتخابات، اعلام کردند که تخلفات زیادی در انتخابات انجام گرفته است و به نتیجه اعتراض کردند. آنها شکایت خود را به شورای نگهبان ارایه کردند و خواستار ابطال انتخابات و برگزاری انتخابات مجدد شدند. در عین حال، ولی فقیه ایران، آیت الله خامنهای قبل از بررسی نتیجه توسط شورای نگهبان، پیروزی محمود احمدی نژاد را تبریک گفت. تعداد زیادی از افرادی که در ستادهای انتخاباتی کروبی و موسوی فعالیت داشتند بازداشت شدند.
روز ۲٥ خرداد، راهپیمایی بیسابقهای در خیابانهای مرکزی تهران برگزار شد. به نقل از شهردار تهران، گفته میشود حدود سه ملیون نفر در این راهپیمایی شرکت کردهاند. درهنگام پایان گرفتن راهپیمایی، عدهای از مردم توسط نیروهای شبهنظامی، کشته و زخمی شدند. دولت ایران برای جلو گیری از انتشار اخبار، خبرنگاران خارجی را اخراج کرد و خبرگزاریها را از فرستادن اخبار منع نمود. در سه روز بعد نیز، راهپیماییهای گسترده و آرام با شرکت معترضان در تهران برگزار شد. به دنبال اعلام حمایت آیتالله خامنهای از احمدینژاد در نماز جمعه ٢٩ خرداد ١٣٨٨ و هشدار وی به معترضان مبنی بر اینکه مسئولیت هرج و مرج و تبعات آن به عهده خودشان است، که سازمان عفو بین الملل آن را «مشروعیت بخشیدن به اعمال خشونت توسط نیروهای انتظامی» برای سرکوب معترضان خواند، سرکوبها صورت جدیدی به خود گرفت. در روز ۳۰ خرداد و پس از آن، پلیس و نیروهای شبهنظامی به سرکوب معترضان پرداختند. هر گونه تجمع مردمی غیر قانونی اعلام شد و توسط پلیس و لباس شخصیها به خشونت کشیده شد.
نیروهای شبه نظامی موسوم به لباس شخصی، گروههایی هستند که در جریان تجمعها و فعالیتهای صنفی، دانشجویی، انتخاباتی واعتراضی برای سرکوب مردم استفاده میشوند. از اینکه این گروهها چگونه سازماندهی میشوند یا از چه کسانی دستور میگیرند، اطلاعات زیادی در دست نیست. این نیروها لباس معمولی بر تن میکنند و فاقد یونیفرم مشخص هستند. آنها گاه با چوب و چماق و گاه با زنجیر و چاقو یا با باتون و اسلحه گرم تجهیز میشوند و زمانی که حکومت قصد سرکوب مردم را دارد ظاهر میشوند. آنچه روشن است، اینست که نیروهای انتظامی اگر با آنها همراهی نکنند، هیچ واکنشی برای مهار خشونت آنها نشان نمیدهند و لباس شخصیها آزادانه در میان نیروهای انتظامی رفت و آمد میکنند و در برابر پلیس اقدام به ضرب و شتم وحشیانه معترضان میکنند. در جریان حوادث پس از انتخابات خرداد ماه ١٣٨٨، مردم با قرار دادن عکس این افراد در اینترنت، تعدادی از آنها را شناسایی کردند و مدارکی دال بر رابطه این افراد با بسیج، سپاه پاسداران و نیروهای اطلاعاتی ارایه دادند. در بیست پنجم شهریور ماه ۱۳۸۸ جانشین فرمانده سپاه سيدالشهداء استان تهران شرکت فعال نیروی مقاومت بسیج و نقش تعیین کننده آنها را در سرکوب مردم تایید کرد و گفت: «بسيجیها با حضور خود در حوادث اخير چشم فتنهگران را كور كردند و بايد از آنها قدردانی شود… دشمنان اسلام با غبارآلود كردن فضا میخواستند در حوادث اخير سوءاستفاده كنند اما به حمدالله با روشنگری مقام معظم رهبری در مقابل اين فتنه پيروز شدیم.» وی همچنین تأکید کرد که: «جوانان غيور و ولايتمدار بسيجی كه نسل دوم و سوم انقلاب بودند در اين صحنه موفق شدند و پيروز ميدان بودند.»
در جریان اعتراضات خسارتهایی به اموال شهروندان وارد شد. در آن زمان، مقامهای مسئول و رادیو و تلویزیون دولتی سعی کردند این تخریبها را به معترضان نسبت دهند و سرکوب را توجیه کنند. این در حالی بود که عکسهای و فیلمهایی در اینترنت منتشر شد که نیروهای انتظامی را در حال تخریب، در خیابانهای فرعی و جاهای خلوت و دور از جریان اعتراضهای مردمی نشان میدادند. همچنین فرمانده نيروی انتظامی جمهوری اسلامی در تاریخ ٢٨ مهر ١٣٨٨ در همایش عمومی فرماندهان و مدیران فرماندهی انتظامی تهران بزرگ، تخریب اموال شهروندان توسط نیروهای انتظامی را اذعان داشت و مسئولیت آنرا پذیرفت.
اطلاع دقیقی از تعداد کشته شدگان، زخمیها و ناپدید شدهها در دست نیست. بنا بر گزارشهای مختلف، تعداد قربانیان این راهپیماییها در سراسر ایران، صدها نفر است که نام بیش از ٧٠ نفر گزارش شده است. همچنین مقامهای مسئول، خانواده برخی از قربانیان را تهدید کردهاند که سکوت اختیار کنند و با رسانهها مصاحبه نکنند. گفته میشود که شرایط پس دادن جسد به خانوادهها، عوض کردن علت فوت در گواهی پزشکی قانونی به علل طبیعی مانند سکته قلبی و…، سلب حق شکایت از بستگان کشته شدهها و خودداری از برگزاری مراسم یادبود برای عزیزانشان بوده است. بر طبق اعلام منابع دولتی، پس از ۲۲ خرداد، بیش از ٤٠٠٠ نفر در سراسر کشور بازداشت شدند که تعداد کثیری در بازداشتگاه کهریزک بدون رعایت حقوق زندانیان و حداقل امکانات بهداشتی نگهداری شدند. گزارشهای متعددی در مورد خشونت، شکنجه و تجاوز به بازداشت شدگان منتشر شده است. تعدادی از بازداشت شدگان در اثر ضرب و شتم در دوران بازداشت و شرایط سخت و طاقت فرسا و شکنجههایی که در زندان کهریزک متحمل شدند، جان سپردند.