این روزها جلاد پیشین اوین و رییس کُنونی قُوه قضاییه مُلاها در شرایط دُشواری بسر می برد. وی از یکطرف ماموریت دارد در چارچوب رقابت باندهای درونی حاکمیت، گُروه قُدرت لاریجانی در دستگاه قضایی را به وسیله افشای فساد مالی آنها پاکسازی کند و از طرف دیگر، باید تلاش کند چهره زشت و کرم خورده ای که آشکار کرده را زیبا و سالم جلوه بدهد.
آقای رئیسی در این راستا به گونه مُنظم پس از هر پرده دری در دستگاه قضایی، با طشت و گل-ماله برای لکه گیری به پیش می شتابد، بدون آنکه به گونه واقعی بتواند درزی را بپوشاند یا سیاه داغی را سفید جلوه دهد. بهترین تلاش او از جنس آنچه است که روز پنجشنبه از خود به خرج داد: “ما یک درصد در مجموعه قضایی تخلُف داریم که یک درصد زیاد است.”
پارادوکس اداری این پایور بخت برگشته آنجا بیشتر آشکار می شود که لیست “یک درصدیهای” او دربرگیرنده مقامهای ارشد قُوه قضاییه و گردانندگان آن است؛ کسانی که در سیاستگذاری، مُدیریت و تعیین اولویتهای این اُرگان نقش محوری داشته اند و برخی از آنها مانند آقای طبری در جایگاه مُعاون آن به مُدت بیست سال بدون وقفه به انجام خدمات ویژه به کیسه اربابان، خویشتن و دوستان مشغول بوده اند. رُتبه های تعیین کننده و سابقه سنگین این دسته، وزن و سهم فساد در دستگاه قضایی مُلاها را نیز به سطح غالب و تعیین کننده ارتقا داده است؛ واقعیتی که رقم تراشی آقای رئیسی نمی تواند آن را ناچیز جلوه دهد . . . . .