«رضوانه خانبیگی» یکی از زندانیان سیاسی «بند زنان زندان اوین» است که در اعتصاب غذا به سر میبرد. او خواسته عجیبی ندارد فقط میخواهد قوانین خود حکومت و قوه قضاییه درباره او هم اجرا شوند. رضوانه به بیماری صرع مبتلا است و در صورت عدم دسترسی به دارو دچار تشنجهای شدید میشود. درخواست او دسترسی به دارو و درمانهای پزشکی و استفاده از قانون جدید کاهش حبس تعزیری و مقررات مربوط به زندانیان بیمار است.
رضوانه خانبیگی متولد ۱۳۶۹ و سی ساله است. او به صورت مسالمتآمیز در زمینه آزادی زندانیان سیاسی فعالیت میکرد. همسر رضوانه، «بهفر لالهزاری»، حقوقدان و از فعالان سیاسی است که به خاطر نوشتن مقالات حقوقی در شبکههای اجتماعی و مطبوعات بارها بازداشت شده است. رضوانه اولین بار زمانی بازداشت شد که همسرش بهفر در زندان بود و او همراه دیگر فعالان مدنی در حمایت از آزادی زندانیان سیاسی فعالیت میکرد.
یک منبع آگاه به «ایرانوایر» میگوید: «اوایل دی ماه سال ۱۳۹۷ بهفر در بند ۸ زندان اوین بازداشت بود. او هر روز با همسرش تماس میگرفته است، اما وقتی متوجه قطع بودن تلفن همراه همسرش میشود، نگران میشود و با کمک دوستان قدیمیتر زندان که با واحدهای مختلف آشنایی داشتند، پرسوجو میکند و متوجه میشود نام همسرش در فهرست زندانیان بند نسوان زندان اوین قرار دارد.»
دو اتهام «اجتماعی و تبانی به قصد بر هم زدن امنیت» و «تبلیغ علیه نظام» به واسطه فعالیتهای مدنی مسالمتآمیز برای آزادی زندانیان سیاسی مثل شرکت در تجمعهای مسالمتآمیز، در دست گرفتن پلاکاردهایی درباره زندانیان سیاسی و پخش پلاکارد در همین زمینه برای رضوانه در نظر گرفته میشود. او در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی «ایمان افشاری» محاکمه و به چهار سال و نیم حبس محکوم میشود.
همسر رضوانه که به خاطر نوشتن مقالات حقوقی با دو اتهام توهین به رهبری و توهین به مقدسات به ۷ سال زندان محکوم شده بود، در بیستودوم بهمن ماه ۱۳۹۷ با دستور عفو گسترده زندانیان که از سوی «علی خامنهای»، رهبر جمهوری اسلامی، به مناسبت چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب ۱۳۵۷صادر شد، از زندان آزاد شد. او پس از آزادی از زندان تمام همتش را به کار گرفت تا رضوانه را به قید وثیقه آزاد کند و موفق شد. آنها پرونده رضوانه را برای تجدیدنظرخواهی به دادگاه تجدیدنظر فرستاده بودند و منتظر رای دادگاه بودند، اما رای دادگاه تجدیدنظر هنوز صادر نشده بود که اعتراضات آبان ماه ۱۳۹۸ شروع شد. اعتراضات آبان ماه با گرانی ناگهانی بنزین در بیستوچهارم آبان ۱۳۹۸ آغاز شد. روز دوم اعتراضات اما رضوانه بار دیگر بازداشت شد: «ده، دوازده مامور اطلاعات سپاه به شکل وحشیانه، بدون داشتن حکم ورود به منزل و حکم بازداشت به خانه آنها ریختند و خیلی خشن او را دستگیر کردند و وسایل شخصی مثل لپتاپ، موبایل، دستنوشتهها و… را بدون داشتن حکم تفتیش و مجوز با خود بردند. بهفر چون حقوقدان است برای هر کدام از این موارد حکم و مجوز خواسته بود و هر چه درباره اتهامات پرسیده بود، جوابی نگرفته بود. به او گفته بودند اتهاماتش از توی همین لپتاپ و موبایل و… در میآید. بهفر هر چه توضیح داده بود که این کار غیرقانونی است، آنها توجهی نکرده بودند.»
ماموران ابتدا قصد داشتهاند همسر رضوانه را هم با خود ببرند، اما بعد منصرف میشوند. خانواده رضوانه پس از دستگیری، دو هفته از او بیخبر بودند: «بعد از دو هفته با همسرش تماس گرفته بود و یک خبر کوتاه داده بود.آنها بعدا متوجه شده بودند که رضوانه بیش از یک ماه در یک بازداشتگاه غیررسمی و مخفی بازجویی میشده و بعد از تمام شدن بازجویی به بند نسوان زندان اوین منتقل شده است.»
چند روز بعد از دستگیری رضوانه، جواب دادگاه تجدیدنظر پرونده اول او رسید. حکم قاضی افشاری به طور کامل تایید شده بود: «لایحه دفاعیه دادگاه تجدیدنظر را بهفر نوشته بود. میگفت ادله کافی دارد و چون رضوانه سابقه ندارد، احتمالا حکم در دادگاه تجدیدنظر میشکند، اما چهار سال و نیم حبس رضوانه عینا تایید شد.»
پرونده بازداشت دوم رضوانه به شعبه ۲۴ دادگاه انقلاب داده میشود، جایی که «محمدرضا عموزاد» بر مسند قضاوت مینشیند: «بیشتر پروندههای اعتراضات آبان ۱۳۹۸ را به شعبه ۲۴ ارجاع داده بودند. عموزاد به این معروف است که برای همه اتهامات اشد مجازات را صادر میکند، در پرونده بازداشت دوم رضوانه هم همان اتهامات قبلی یعنی اجتماع و تبانی علیه امنیت و تبلیغ علیه نظام تکرار شده بود. او این بار به شش سال حبس محکوم شد و شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر هم رای دادگاه بدوی را عینا تایید کرد.» چند ماه بعد با دوندگیهای وکلای پرونده، طبق ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی احکام صادر شده برای رضوانه تجمیع میشود.
رضوانه از زمان دستگیری در آبان ماه ۱۳۹۸ تا ماه گذشته که مدت ۵ روز به او مرخصی داده شد، از حق مرخصی محروم بود: «در این مدت مادر همسرش فوت کرد، بسیاری از زندانیان به دلیل شیوع ویروس کرونا مرخصی رفتند، برای مراجعه به پزشک درخواست مرخصی کرد، اما با درخواستهای او موافقت نمیشد تا این که پس از اعتصاب غذای نسرین ستوده به او مرخصی دادند که شاید خانم ستوده که با او نزدیک است، به اعتصابش پایان دهد.» رضوانه حالا خودش در اعتصاب غذاست و در نامهای به «ابراهیم رییسی»، رییس قوه قضاییه، نسبت به وضعیت «نسرین ستوده» که بیش از ۴۰ روز از اعتصاب غذایش میگذرد، هشدار داده است. او که به بیماری صرع مبتلا است و در مواقعی که در دادن دارو به او در زندان اهمال صورت گرفته، دچار تشنجهای شدید شده است، روزهای سختی را در اعتصاب غذا میگذراند: «خوردن دارو با معده خالی برای این بیماران سخت است، اما او خواسته عجیبی ندارد. او فقط میخواهد قانونی که قوه قضاییه خودش تصویب کرده است، اجرا شود. او میخواهد قانون کاهش حبس تعزیری و مقررات مربوط به زندانیان بیمار درباره او هم اجرا شود.» این چندمین بار است که رضوانه دست به اعتصاب غذا میزند: «چند وقت پیش او را صدا کرده بودند و وعده داده بودند که به خواستههایش عمل میکنند. او هم ده روز مهلت داده بود و اعتصابش را شکسته بود، اما متاسفانه مسئولان زندان به وعدههایشان عمل نکردند و این باعث شد رضوانه اعتصابش را از سر بگیرد.»