رئیسی چگونه با هیأت مرگ هزاران زندانی را به دار کشید؟
رئیسی در قتل عام ۶۷ چه نقشی داشت؟ او در کشتار چه تعداد زندانی دست داشت؟ میخواهیم در این سلسه گزارشها این سئوال را از زبان عفو بین الملل پاسخ بدهیم. سازمان عفو بین الملل در ۱۳ آذرماه ۱۳۹۷ یک گزارش ۲۰۰ صفحهیی از قتل عام ۶۷ منتشر کرد. این گزارش تحت عنوان « اسرار به خون آغشته» نخستین گزارش مستندی بود که توسط یک نهاد معتبر حقوق بشری منتشر می شد. این گزارش حاوی اسناد و مدارکی از اعدامهای سال ۶۷ است. این گزارش از سازمان ملل میخواهد که یک گزارش تحقیقاتی جامع و مستقل در این باره تهیه کند. ما در این جا تلاش داریم آن قسمت از گزارش را که به نقش رئیسی در قتل عام اشاره دارد، بپردازیم.
در هیأتهای مرگ ۶۷ چه گذشت؟
در موارد بسیاری در نقاط مختلف کشور، سؤالاتی در این باره نیز مطرح شده بود که تا چه اندازه حاضرند از شأن انسانیشان تنزل کنند و به خودشان و به دیگران لطمه وارد کنند. از جملهی سؤالات این بود.
– آیا حاضرید برای کمک به نیروهای نظامی جمهوری اسلامی به میدان مین بروید؟
– آیا حاضرید به نیروهای مسلح جمهوری اسلامی محلق شوید و با سازمان مجاهدین خلق بجنگید؟
-آیا حاضرید در مورد همفکران سابق خود اطلاعات بدهید، «تواب»های غیرحقیقی را شناسایی کنید و با مأموران اطلاعاتی «همکاری» کنید؟
-آیا حاضرید عضو جوخههای اعدام باشید؟
– آیا حاضرید یک «منافق» را دار بزنید؟
اکثر زندانیان جوابهای ضروری از نظر اعضای آن کمیتهها را ندادند و به این ترتیب به اعدام محکوم شدند.
بازماندگان گفتهاند که به زندانیان تا مدت کوتاهی قبل از اعدامشان اطلاع نمیدادند که به مرگ محکوم شدهاند. گاهی فقط وقتی از سرنوشت ناگزیر خود باخبر میشدند که کاغذ و قلمی به آن ها داده میشد تا وصیتنامهی خود را بنویسند.
نقش رئیسی و هیأت مرگ در کشتار غافلگیرانه زندانیان
حتی در آن زمان هم زندانیان نمیدانستند که چه موقع و چگونه کشته خواهند شد. تا این که آنها را مقابل جوخهی اعدام قرار میدادند و یا طناب دار را به دور گردنشان میانداختند. امکان درخواست تجدید نظر و استیناف در هیچ مرحله ای وجود نداشت.
اقلیتی از زندانیان که توانسته بودند جوابهای به اصطلاح «درست و مناسب» بدهند، یا بلافاصله و یا بعد از سپری کردن مدتی در حبس انفرادی، به سلولهایشان بازگردانده شدند. این زندانیان گفتهاند که در بعضی از زندانها مورد تهدید قرارگرفته، حرفهایی به گوششان رسیده یا علائم نگران کنندهای دیدهاند حاکی از این که زندانیانی که انتقال داده شده بودند، اعدام شدهاند.
برای مثال، بعضی از بازماندگان زندان گوهردشت در کرج گفتهاند که کامیونهای یخچالدار بزرگی را که معمولاً برای حمل گوشت به کار میروند، در حال ورود به زندان دیده بودند. این زندانیان همچنین سروصداهایی شنیده بودند که ناشی از پرت کردن اجساد به داخل کامیونهای خالی بوده، و متوجه شده بودند که اجساد اعدامشدگان را با این کامیونها اززندان بیرون میبرند. بعضی از زندانیان گفتهاند که بعضی از نگهبانان زندان را با فرغونهای پر از طناب دیدهاند. بعضی از زندانیان هم پاسدارانی را دیدند که ماسک زده بودند و از قرار معلوم محل توقف کامیونها را سمپاشی میکردند.