درمان رایگان حق همگانی
آتنا دائمی
سال نود و چهار، اولینبار در زندان به دلیل مشکوک بودن پزشکان به بیماری اماس، تست امآرآی و اماس انجام دادم که کاملا سالم تشخیص داده شد. اما در سال نود و پنج،پس از صدور حکم زندان برای خواهرانم، با حمله به چشم راست مجدد مشکوک به اماس شدم و تا سال نود و هشت،این حملات بعضا به قسمتی یا کل بدن ادامه داشت.
پزشکان دستور چک مایع نخاع دادند که متاسفانه نهادهای امنیتی اجازه بستری و انجام مراحل شناسایی و درمان بیماری را ندادند. پس از آزادی با آزمایشات گوناگون مشخص شد که دارای چهارده پلاک اماس و مبتلا به نوع عودکننده کنترلشونده هستم و میبایست هر چهل و هشت ساعت یکبار و تا مدتی نامعلوم، آمپول مخصوص به نوع بیماری و روند پیشرفت و حساسیتها تزریق کنم. علاوه بر فشار روحی که بر خودم و خانوادهام وارد شد، ماههاست که تلاش میکنیم داروی خاص اصلی تجویز شده را تهیه کنیم، اما دارو به دلیل کشور تولیدکنندهاش در ایران ممنوع است و در کشورهای دیگر با هزینه بالا به فروش میرسد؛ علاوه بر این، چنانچه به هر سختی به ایران برسد، به دلیل قوانین ایدئولوژیک تحمیلشده بر سامانه پزشکی و کادر درمان، این دارو ناشناخته و مسئولیت تزریق آن پذیرفته نمیشود!
در این مدت به دلیل مراجعه به مراکز گوناگون درمانی شاهد بودم که بسیاری از بیماران حتی توان تهیه داروی ایرانی را ندارند و دسترسی بیدغدغه به درمان امری محال است. این در حالیست که دولت موظف به تامین هزینههای بیماران و درمان رایگان حق هر شهروندیست. اما نه تنها از درمان رایگان بهرهمند نیستیم و روز به روز هزینههای آن افزایش پیدا میکند، بلکه با این قبیل سنگاندازیها و مناسبات سیاسی حاکم بر امر درمان حتی در تهیه دارو با مشکلات بسیار مواجه هستیم.
برای من به عنوان یک فعال مدنی و یک شخص مبتلا به بیماری خاص به هیچوجه پذیرفته نیست که سران و مسئولان کشور امور سیاسی را حتی در درمان بیماران دخیل کنند اما خودشان و فرزندانشان آشکارا با همان دولتها مراوده و مناسبات سیاسی داشته و برای مسائل و مشکلات خود با پول مردم به هر کجا که میخواهند سفر کنند و از بهترین امکانات درمانی برخوردار باشند، اما شهروندانی چون من را به دلیل فعالیت سیاسی یا مدنی به ممنوعیت خروج از کشور نیز محکوم کنند.