اسلام برای ما نام محارب با الله را انتخاب کرده است، و من این نام را بسیار دوست داشته و با افتخار میپذیرم، حقیقت این است که ما در حال جنگ و حرب با الله هستیم، هرچند الله وجود ندارد ولی مفهوم الله موجود است.
جنگ مسئله ساده ای نیست، بچه بازی هم نیست، جنگ مسئله تهدید وجودی است، یا نابود میکنید یا نابود میشوید، جنگ جای تعارف و بی تفاوتی نیست، جنگ اصولاً چیز خشنی است، از گفتن «نه» به دیگران هرگز ابایی نداشته باشید، جنگ باید از روی اصول باشد اصول را زیر پا نگذارید، انعطاف در جنگ جایی ندارد. این جنگ از سخت ترین جنگها و با پلید ترین دشمنان است. مانند هر موضوع پیچیده ای به تفکر، برنامه ریزی، تدبیر و دقت نیاز دارد. جنگ با اسلام ویژگیهای خود را دارد، و جنگ بسیار دشواری است چون ما در اقلیت فکری مطلق هستیم و با اکثریت مطلق فکری میجنگیم، در واقع میتوان گفت دشمن ما مردم هستند، نه به این معنی که ما آنها را دشمن میپنداریم، بلکه چون آنها ما را دشمن خود خواهند یافت، جنگ ما با اسلام یک جنگ سازمانیافته نیست بلکه بیشتر یک جنگ انفرادی است، و این طبیعت مبارزات فکری است، اما انسان موجودی اجتماعیست و نمیتواند نباشد، لذا رفتار یک مبارز با اسلام، یا یک اسلام ستیز از اهمیت ویژه ای برخوردار است و باید در آن اندیشید و تدبیر کرد. جنگ با اسلام کار بسیار دشواری است، اگر آدم جنگی نیستید، به خودتان و دیگران لطفی بکنید و وارد این سبک از زندگی نشوید، و اگر هم قصد دارید بشوید به خطرات و تهدیدات و آنچه ممکن است رخ بدهد خوب فکر کنید و بعد تصمیم بگیرید. در این راه از نزدیکی مرگ قرار است عبور کنید، آیا توانایی جنگ و رویارویی با مرگ و زنده ماندن را دارید؟ اگر ندارید هیچ اشکالی ندارد از خود مایوس نشوید، دنیا به آدمهای غیر جنگجو هم نیاز دارد.
من خود را تا به امروز در جنگ با اسلام پیروز میبینم، تجربیات بسیاری دارم و مایلم به سایر اسلام ستیزان نیز در این راه، یاری کنم. در این گفتار موضوع مد نظر من امنیت است، چیزهایی در مورد امنیت دارای اهمیت هستند که همه ما باید بدانیم.
دنیای اسلام ستیزی دنیای بسیار جذاب و جالبی هست، بیشتر از این نظر که ما مثل خلافکار ها زندگی میکنیم و در واقع خلاف کاریم به این معنی که قانون کشورمون رو زیر پا میگذاریم، همان هیجاناتی که یک قاچاقچی دارد برای ما هم موجود است، ممکن است امروز رفیق ما را بگیرند و فردا خود ما را، ولی ما از کارمان دست بر نخواهیم داشت، افزون بر اینکه ما خلافکارهای قهرمان هم هستیم، مثل رابین هود و اسپایدر من، کسانی که پلیس و حکومت به دنبالشان هست به دلیل خلافکاری، ولی در اصل کارهای خوبی میکنیم! این جذابیت و زندگی پر مخاطره انسان را در ابعاد مختلف رشد میدهد، و از نظر من در زندگی یک فرد تاثیرات بسیار مثبتی میگذارد، من اگر بازهم متولد شوم بازهم اسلام ستیزی خواهم کرد.
آیا اسلام ستیزان تهدید میشوند؟
بله، خیلی از اسلام ستیزان در طول تاریخ و حتی در تاریخ معاصر سر انجام به دست مسلمانان کشته شده اند، ولی این بدان معنی نیست که همه کشته شده اند، برای نمونه دکتر شجاع الدین شفا، یا دکتر مسعود انصاری سالهاست علیه اسلام فعالیت کرده اند و آنهم بطور عملی و عمومی. به جانشان ممکن است سوء قصد هم شده باشد، ولی امروز میتوان گفت بهترین دوران برای اسلام ستیزی در کل طول تاریخ است، به دلایل زیر
- اینترنت وجود دارد و رسانه هایی که صدای شما را از اینور دنیا از جایی امن، به درون پایگاه دشمن میبرد و دشمن دستش به شما نمیرسد
- نمونه ای عینی از اسلام زنده است و میتواند مورد استفاده ما قرار بگیرد، تنها کافیست نشان دهیم جمهوری اسلامی به دلیل اسلامی بودنش مزخرف است، و کار ما تمام است، کافی است به فرد اثبات شود آنچه میکشد، از اسلام است که میکشد
- جمعیت ما اسلام ستیزان هرگز در طول تاریخ کشورمان به اندازه امروز نبوده است، در خارج از کشور بخصوص یک هجمونی (Hegemony) عجیب و بی سابقه ای علیه اسلام شکل گرفته است
- غرب وجود دارد، که میتواند از شما در مقابل توحش خاور میانه تا حدودی حفاظت کند
- شرایط بین المللی هم کاملاً همسوی ماست، در لیست سازمانهای تروریستی دنیا اکثریت قاطع را گروه های اسلامگرا تشکیل میدهند، دنیا امروز ما را میفهمد و حتی میتوانگفت یاور ماست
بزرگترین تهدید برای یک اسلام ستیز چیست؟
شاید خیلی از ماها فکر کنیم حکومت اسلامی بزرگترین تهدید برای ماست، ولی این اشتباه بزرگیست. بزرگترین تهدید امنیتی را برای ما توده های مسلمان و تندرو ها ایجاد میکنند. مردم ما نسبت به بقیه مسلمانان البته از فرهنگ و فهم بسیار بالاتری برخوردار هستند، برای همین من معمولاً به دوستان روی اینترنت توصیه میکنم با عربها و پاکستانی ها سر اسلام درگیر نشوند، چون اگر متحجر ترین ایرانی را هم به پاکستان بفرستید، ممکن است آنها به جرم روشنفکری وی را بکشند.
حاکمیت ایران هرچقدر هم که مخوف و کثیف باشد، بازهم برای کارهایش باید هزینه هایی را پرداخت کند، برای همین بسیار سنجیده تر از یک مسلمان تندرو بصورت انفرادی عمل میکند. برای همین افشای هویت واقعی یک مبارز اینترنتی حتی اگر تهدیدی از جانب حکومت را متوجه او نکند، امنیت او را از جانب توده های تندروی مسلمان به خطر می اندازند، هیچ چیز به اندازه مخالفت با عقاید اکثریت توده ها خطرناک نیست.
مهمترین اصل در دفاع از امنیت چیست؟
یک اصل طلایی برای مبارزه با اسلام این است:
به هیچ کس اعتماد نکنید، حتی به خودتان!
نه فقط به این دلیل که ممکن است کسانی که شما به آنها اعتماد میکنید آدمهای غیر قابل اعتمادی باشند و مثلاً جاسوس باشند، بلکه به چهار دلیل زیر
- آدمها ممکن است تغییر کنند
- آدمها ممکن است مجبور به همکاری با دشمن شوند
- آدمها ممکن است اشتباه کنند
- ممکن است دیگران از ارتباطات شما مطلع شوند یا روزی بشوند
- افرادی که زیاد حرف میزنند، هرچقدر یک آدم بیشتر تمایل به حرف زدن داشته باشه احتمال خطای او نیز بالاتر میرود، کسانی که زیاد حرف میزنند کمتر گوش میکنند، کمتر یاد میگیرند
- افرادی که حرف زیادی میزنند، خیلی ها نمیدانند با گفتن یک چیز میتوانند دیگران را به خطر بی اندازند، مثلاً من دوستانی دارم که می آیند و به من در جمع میگویند فلان کار را نکن خطرناک است، اینها توجه نمیکنند که من ممکن است آنکار را کرده باشم و با تکرار این هشدار آنها به دشمن علامت میدهند! کسانی که نمیدانند چه چیز را در چه جایی بگویند و نگویند از جمله افراد نادانند
- افراد احساساتی، کسانی که زیاد از حد درگیر احساسات هستند چه از نوع مثبت یعنی عشق و علاقه چه از نوع منفی یعنی تنفر و کین ورزی
- افراد تند رو، آدمهایی که افکار رادیکال دارند و زیاد منطقی و واقع گرا نیستند شما را به خطر خواهند انداخت، آدمهای تندرو زیاد ریسک میکنند، ریسکهای حساب نشده و بد
- افراد خود خواه! کسانی که برای دفاع از شخصیت خود و حفاظت از نفس (Ego) خودشان منافع جمعی را به خطر می اندازند و اگر با شما همکاری میکنند نیز از روی خود خواهی است، مثلاً من کسانی رو دیده ام که با ما دوستی کرده اند ولی بعد از یک اختلاف تمام تلاششان را برای نابودی ما کرده اند اگرچه باهم همفکر هم بوده ایم، اینجور آدمها برای خودشان زیاد ارزش قائل نیستند و در صورت اختلاف آنقدر عصبانی میشوند که حاضرند همه چیز را نابود کنند و حتی در صف دشمن قرار گیرند، آدمهای خود خواه همچنین زیاد از خودشان و کارهایشان برای دیگران تعریف میکنند، و روزی حرف زیادی خواهند زد و خود و دیگران را به دردسر خواهند انداخت
- افراد خنگ، کسانی که قوای تحلیل بسیار ضعیفی دارند و نمیتوانند مشکلات را حل کنند
- افراد خشونت طلب، کسانی که راه های خشونت آمیز را همواره بر راه های غیر خشونت آمیز ترجیح میدهند
- افراد تبعیض گرا، کسانی که هوادار تبعیض های دینی، جنسی، گرایش های جنسی، نژادی، ملی، فرهنگی، و غیره هستند، کسانی که برابری حیثیتی برای تمام آدمها را قبول ندارند
- افراد کم دقت، شبیه مورد 5، کسانی که جزئیات را مد نظر قرار نمیدهند، از حرفهای یک آدم سریع میتوان میزان دقت او را فهمید
- افراد ترسو، کسانی که دائم به چیزهای منفی و تهدیدات فکر میکنند و پارانوید هستند، هیچ ریسکی نمیکنند حتی ریسک های حساب شده و خوب
- افراد کثیر الشک، کسانی که بیش از حد شکاک هستند، مثل مرحوم رنه دکارت
- افراد افسرده، کسانی که منفی گرا هستند، دچار مشکلات روحی هستند، همیشه اعلام نارضایتی میکنند، زندگی خوبی ندارند و از وضعیتشان خوشحال نیستند
- افراد آرمانگرا، کسانی که با واقعیت نزدیکی ندارند همه چیز را رویایی میبینند، به دنبال آدمهای پراگماتیست باشید نه ایده آلیست
- افرادی که شخصیت علمی ندارند، راجع به اینکه اخلاق علمی یعنی چه بعداً توضیح خواهم داد
- افراد فضول، افرادی که به حوزه شخصی دیگران وارد میشوند و میخواهند چیزهایی که به آنها ربطی ندارد را بدانند
- افراد موزی، کسانی که برای رسیدن به امیالشان از راه های غیر متعارف و غیر صادقانه استفاده میکنند
- افراد جاه طلب، کسانی که برای رسیدن به امیالشان الکی با شما موافقت میکنند
- افراد شهرت طلب، کسانی که میدان رزم صحیح را انتخاب نمیکنند، بلکه در هر جایی درگیر میشوند تا معروف شوند
- افراد دروغ گو، کسانی که زیاد دروغ میگویند حتی در مورد مسائل غیر مهم
- افراد پرخاشگر، کسانی که زیاد فحش میدهند، توانایی شرکت در یک گفتگوی محترمانه را ندارند
- شهدا! کسانی که میخواهند شهید بشوند و قربانی شدن را ارزش میدانند
- افرادی که فکر میکنند همه چیز را میدانند، و در نتیجه برای دانستن بیشتر تلاش نمیکنند، نوعی غیر سالم از غرور
- افراد تنبل، کسانی که به اندازه کافی اراده و پشت کار برای انجام یک کار را ندارند
- افراد پوچگرا، کسانی که الگوهای رفتاری و اخلاقی تعریف شده و مشخصی ندارند و ممکن است و ممکن است دست به هر کاری بزنند
- مداح ها و روضه خوانها، کسانی که تنها هنرشان ذکر مصیبت و تکرار مکررات و مشکلات است نه تلاش برای حل آنها
- افراد چاپلوس، کسانی که غیر صادقانه از شما تعریف میکنند، همین افراد بزودی شما را غیر صادقانه نکوهش نیز خواهند کرد
- افراد دنباله رو، کسانی که دارای استقلال فکری نیستند، در مورد همه چیز با شما یا دیگری موافقند
- افراد زیادی مصالحه جو، کسانی که سر همه چیز به دنبال مصالحه جویی هستند و خطوط قرمز را تشخیص نمیدهند
- کسانی که فکر میکنند با همکاری با شما دارند به شما لطف میکنند، نه اینکه یک کار عام المنفعه و انسانی انجام میدهند
- افراد لجوج و غیر بالغ، کسانی که حرف فقط حرف خودشان است، نمیتوانند اختلافات ناچیز را نادیده بگیرند
- در جاهای کوچک فعالیت نکنید. جاهایی فعالیت کنید که صاحبان آنها شرکت های بزرگ و پاسخگو هستند مثل Facebook, Google, Yahoo, WordPress، در جاهایی مثل بالاترین یا فرومهای اینترنتی فعالیت بسیار باید محدود یا در حد صفر باشد. این البته به آن معنی نیست که هرجای بزرگی محیطی امن است، در انتخاب محیط فعالیت امن بسیار دقت و تحقیق کنید.
- تا جایی که میتوانید از دادن نام و نشان و اطلاعات واقعی خود داری کنید، مثلاً اگر میتوانید با کارتهای اینترنتی از اینترنت استفاده کنید اینکار را انجام دهید تا مجبور نباشید به سرویس دهنده مشخصات بدهید
- تا جایی که میتوانید فعالیت خود را پنهان کنید، هرجا میتوانید از SSL استفاده کنید، قبل از کلیک روی هر لینکی به این فکر کنید که آیا کلیک کردن ضرورت دارد؟ چه ریسک هایی در میان است؟
- در مورد خودتان اطلاعاتی که شما را مشخص کند ندهید، در مورد خودتان برای رد گم کردن دروغ بگویید، هرچه در مورد شما واقعیت دارد دشمن باید خلاف آنرا در مورد شما فکر کند.
- تحریک نشوید! با فحش و انتقاد آزرده خاطر نشوید، منطقی و معقول برخورد کنید، مهم هدف شما است نه خود دفاع از حیثیت و شخصیت شما
- از «نه»، گفتن هرگز نترسید، جنگ اصولاً مفهوم خشنی است، مسئله جنگ مسئله هستی یا نیستی است، در جنگ تعارف وجود ندارد، یا میکشید یا کشته میشوید. وقتی همکاران چند ساله شما هم از شما اطلاعات بیشتری میخواهند یا مایلند با شما ارتباط غیر اینترنتی و واقعی برقرار کنند به آنها نه بگویید، و متوجه باشید که این نه شما نه تنها شما را محافظت میکند بلکه یک شبکه از فعالان علیه اسلام را محافظت میکند
- میدان رزم مناسب را انتخاب کنید، یک تنه به قلب دشمن حمله نکنید، با دشمن بسیار ضعیف نجنگید، انرژی خود را صرف دشمنان دانا کنید نه دوستان و یا دشمنان نادان، به حرفهای خیلی ابتدائی و بچه گانه پاسخ ندهید، بهترین میدان رزم جاییست که با کمترین هزینه بیشترین نتیجه را برای شما و اهداف شما به بار بیاورد، در هر بحث و هر جایی لازم نیست شرکت کنید، یاد ارشمیدس بیافتید که به دست یک سرباز دونپایه کشته شد، سعی کنید به آن سرنوشت دچار نشوید
- دو شخصیت جدا از یکدیگر داشته باشید، مبارز بودن علیه اسلام شخصیت دوم شماست و زندگی معمولی داشتن مثل یک آدم عادی شخصیت اول شما، مثل من که هم آرش بیخدا هستم هم آرشی دیگر. شخصیت اول شما مهمتر از شخصیت دوم شما است، از زندگی لذت ببرید و نگذارید اهداف والای شما زندگی شما را نابود کنند، پول دارای اهمیت است و در اسلام ستیزی پول نیست، پول را فراموش نکنید. اسلام ستیزی شغل و حرفه شما نیست، سرگرمی و تفریح شماست و از سایر سرگرمی ها مثل سریال نگاه کردن منافع بسیار بیشتری برای شما دارد. فراموش نکنید که انسان به درد نیاز دارد، و اگر دردی بزرگ و واقعی برای خود انتخاب نکنید، یعنی درد اسلام، دچار دردهای کوچک و کم اهمیت دیگری خواهید شد، انتخاب یک درد درست، دردهای دیگر شما را درمان خواهد کرد و بهتر زندگی خواهید کرد. همچنین در زندگی عادی اجازه ندهید کسی بویی از شخصیت دوم شما ببرد، شما یک رزمنده مخفی هستید، به این دلیل که این خفا به مبارزه شما کمک میکند و این سبک مبارزه ناشی از طبیعت خود این مبارزه است، تا زمانی که ما به اکثریت تبدیل شویم، مثلاً لازم نیست با مادر زن یا مادر شوهرتان راجع به اسلام بحث کنید، به این فکر کنید که با نوشتن یک مقاله یا یک نظر روی اینترنت شما میتوانید به هزاران ذهن پاک و آزاد دسترسی پیدا داشته باشید، دست از سر آن پیر زن بیچاره بردارید
- به کار فکر کنید، به اینکه الان چکار میتوان کرد، چه موضوعی جای کار کردن دارد، وقت ارزشمند خود را تنها به خوش و بش و همنشینی و بازی نگذرانید
- صبر داشته باشید، صبر مهمترین فضیلت در جنگ است، با صبر خود میتوانید دشمن را خسته کنید، فراموش نکنید ما به دنبال نتایج دراز مدت هستیم، همه تخم مرغهای خود را در یک سبد قرار ندهید، شتابزده عمل نکنید، نیاز به صحبت با دیگران در مورد اسلامگرایی در زندگی عادی را کاملاً در خود بکشید.
- قبل از اینکه به دیگری تذکری امنیتی بدهید به این فکر کنید که این تذکر را باید خصوصی به او بدهید بطوری که دیگران از آن آگاه نشوند
- زندگی غیر الکترونیکی اسلام ستیزانه نداشته باشید، روی کاغذ چیزی از خود باقی نگذارید، همه چیز شما باید الکترونیکی باشد