بیل گیتس؛ از رفتاری بشردوستانه تا جنایتی علیه بشریت!—-کرونا چرا مهم است در سیاست؟

بیل گیتس با سوء استفاده از اضطراب جهانی و نگرانی عمومی از بحران کرونا می خواهد ایده ی چند سال پیش خود را که از ظهور چنین بیماری ای سخن گفته بود فعال کند و با سوار بر موج کرونا و بی توجه به تهدیدهایی که چین می تواند در وضع موجود برای جهان خلق کند، به طرزی ترسناک به رویای خود جامه ی عمل بپوشاند. اما وقعا بیل گیتس می خواهد چنین کند؟

*

در این روزهای همه گیری و جهانی شدن کرونا و بروزو ظهور بحرانی به غایت سخت برای مردم ساکن بر روی کره زمین، بوهای دیگری نیز به مشام میرسد و سناریوهای دیگری نیز قابل حدس و توجه است. یکی از این سناریو ها همکاری خواسته یا نا خواسته ی بیل گیتس و غول های رسانه ای ودیجیتال او با جمهوری خلق چین است. با توجه به شبهاتی که هنوز بی پاسخ مانده اند و منشاء نشت این ویروس به جامعه ی جهانی و پرسشهای فراوانی از این نکته که چرا ویروس کرونا از ووهان به باقی شهرهای چین سرایت نکرد ولی تمام دنیا را آلوده کرد، این ادعا که دستان خون ریز دولت چین پاک و پاکیزه باشد را بیش از پیش به زیر سئوال برد. چین از مدتها پیش با تصرف اکثر بازارهای مختلف جهانی تلاش بر سلطه ی جهانی و تصاحب قدرت کل کره ی زمین را داشت. این حکومت از سرتا پا تروریستی و جنایتکار با حمایتهای مستمرش از کلیه ی حکومتهای بحران زای جهانی از جمله کره ی شمالی و ایران و روسیه، رسما به یکی از بزرگترین دشمنان سیاسی امنیت جهانی و حقوق بشر در سطح داخلی و خارجی تبدیل شده است و به واسطه ی توانایی های حقوقی ای که در سازمان ملل متحد دارد و با حق وتوی خودف مدام تمام تحرکاتی که به ضرر منافع توسعه طلبانه ی خویش باشد را کنسل می کند. دولت چین که به عنوان بزرگترین زندان آزادی بیان و اندیشه در جهان به حساب می آید تا به کنون و تحت هیچ شرایطی راضی به ارائه ی نمونه های اولیه ی ویروس کرونا به جامعه ی جهانی نشده است.
اگر این مفروضات مرتبط با دولت چین را به گوشه ای بنهیم و برویم به سراغ مناسبات ساختاری سیاسی سازمان بهداشت جهانی، و سری به حضرت رئیس این سازمان بزنیم، و اینکه این آقای رئیس منتخب چه پیشینه ای داشته است. بنا به گزارشی که سایت دوویچه وله تنظیم کرده است کارنامه ی آقای رئیس که سابق بر این وزیر امور خارجه ی اتیوپی بوده اند و عضوی از یک قبیله ی شش درصدی، آنقدرها هم مثبت نبوده است، وی اگرچه در زمانی که وزارت بهداشت اتیوپی را به عهده داشت در مورد درمان مالاریا و سل راهکارهای مدیریتی مثبتی را انجام داده و سطح گشترش بیماری را تا 90 درصد کنترل کرده بود، اما در زمانی که تصدی گری وزارت امورخارجه را به عهده داشت کارنامه ی پاکیزه ای در قبال درمان وبا از خود به جای نگذاشته است. به نقل از یکیاز خبرنگاران دوویچه وله که زمان بحران وبا در اتیوپی را به خاطر داشته است و خود با آن گزارش ها آشنایی دارد مطرح می کند که:
«در مصاحبه‌ها با سازمان‌های بهداشت و درمان اتیوپی در زمان وزارت او همیشه از عبارت “اسهال آبکی” نام برده می‌شد، هرچند با توجه به یافته‌های کلینیکی، دلایل کافی وجود داشت که بیماری موردنظر وباست.»
و از سویی زمانی که تدروس آدهانوم گیبریسس رئیس فعلی سازمان بهداشت جهانی به ریاست این سازمان انتخاب می شود منتقدینی از اتیوپی که فعال حقوق بشر بودند و شناخت کافی از وی داشتند، انتخاب او به ریاست این سازمان را نشانگر بحرانی جدی در مکانیزم انتخابی آن سازمان قلمداد کرده اند. به طوری که به نقل از دوویچه وله، یکی از فعالان حقوق بشری اتیوپی چنین می گوید:
“هنگامی که او وزیر بهداشت اتیوپی بود، خیلی‌ها جان خود را به دلیل پنهانکاری‌های او در زمینه شیوع وبا از دست دادند”.
این فعال حقوق بشری همچنین در مصاحبه با دویچه وله گفته بود که “از نگاه او برگزیدن شخصی برای این مقام که چنین اشتباهاتی در کارنامه خود دارد، سئوال برانگیز است”.
حال و تحت هر شرایطی که بود این فرد به ریاست سازمان بهداشت جهانی انتخاب می شود، اما رفتار مافیایی و فاسد آقای رئیس به همین جا ختم نمی شود، زیرا در همان آغاز انتخاب خود که در سال 2017 بوده است دست به اعطای حکم سفیر حسن نیت به رابرت موگابه می زند.
رابرت موگابه کیست؟
اولین نامی که لیاقت او را دارد “دیکتاتور” است. مردی برای نابودی چهار دهه سرزمین زیمباوه. فردی که از رفقای فراموش نشدنی تمام دیکتاتورهای مرتجع و خونریز کره ی زمین است. همانطور که چاوز رفیق احمدی نژاد بود، او نیز چنین بود. در سال ۲۰۱۵، تورم در کشور تحت حاکمیت موگابه به جایی رسیده بود که یک اسکناس صد تریلیارد دلاری زیمبابوه حتی نیم دلار آمریکا نیز ارزش نداشت.

حال این ادم در سال 2017 و به حمایت وتائید رئیس فعلی سازمان بهداشت جهانی به عنوان سفیر حسن نیت انتخاب می شود. این انتخاب آنقدر مضحک و احمقانه بود که موج اعتارض بسیاری از فعالان حقوق بشری در جهان بلند می شود و بسیاری از حامیان مالی این سازمان بی درو پیکر، دیگر نمی توانند در نقش سانتی منتال خود ماسک فریبکاری بزنند و می خواهند که این عطای حکم لغو شود. این حکم صرفا سه روز دوام آورد و آنقدر رفتار رئیس سازمان بهداشت جهانی مشکوک و بی اساس بود که دیگر کسی روی این موضوع تمرکز نکرد.
حالا همه ی این اتفاقات را بگذارید کنار رویدادهای اخیر، کرونا آمده است، چین منشاء انتشار این ویروس در سطح جهانی است و فضای حاکم بر جریان پوپولیسم رسانه ای بر روی این نکته تاکید می کند که سازمان بهداشت جهانی نباید آسیب ببیند و مردم بی خبر از جهان سیاست و رویدادها هم که در بیخبری مطلق، صرفا نام ارگانیزمهای جهانی را به عنوان مراجعی موثق نزد خودشان ارزش گذاری می کنند، ناتوان از قضاوت سازمان یافته اند، دولتها هم که در برابر چنین اتفاق نادری دچار گیجی مفرط اند و سازمان بهداشت جهان با ریاست منتخب اش فرمان خاموشی جهان را می دهد..
در چنین شرایطی بیل گیتس کیست؟
بیل گیتس بعد از به قدرت رسیدن مایکروسافت و بعد از اینکه خود را به قدرتی ببین المللی در عرصه ی سرمایه داری دیجیتال تبدیل می کند مدعی طرحی می شود به نام عصر جدید بازار. او با تاکید بر دورکاری و حصر خانگی مردم ذیل ساختارهای دیجیتالی به فرمان این سازمان لبیک میگوید. او به شدت بر منتقدین این ایده می تازد که نباید جهان خاموش شود. بیل گیتس بعد از دولت آمریکا بزرگترین حامی مالی سازمان بهداشت جهانی است. او بعد از بحران کرونا تمام مسئولیت های خود را به دیگران محول می کند و طی مصاحبه ای اعلام می کند من کاری جز رفع این بحران کرونا ندارم و خود را به عنوان امپراطور قهرمان وارد صحنه می کند. بیل گیتس با سوء استفاده از اضطراب جهانی و نگرانی عمومی از بحران کرونا می خواهد ایده ی چند سال پیش خود را که از ظهور چنین بیماری ای سخن گفته بود فعال کند و با سوار بر موج کرونا و بی توجه به تهدیدهایی که چین می تواند در وضع موجود برای جهان خلق کند، به طرزی ترسناک به رویای خود جامه ی عمل بپوشاند. اما وقعا بیل گیتس می خواهد چنین کند؟
بیل گیتس آیا نجات دهنده است یا پایان دهنده؟
او کیست؟
با توجه به موضع رسمی دونالد رامپ در قبال سازمان بهداشت جهانی اما گیتس و یارانش با تمام قوا بر علیه این ایده موضع گرفته اند، جالب اینجاست که نفع دموکراتها برای پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری امریکا در 2020 هم، اتحاد زنجیره ای ایشان با گیتس را ایجاب می کند.

پی نوشت:

1) بیل گیتس دهها سال ثروتمندترین انسان بود و اگر بخش بسیاری از دارایی اش را در بنیادش خرج بهبود شرایط بهداشتی (مثلا ساخت توالتهای بهداشتی، سیستمهای بازیافت و ..) خصوصا در آفریقا نمیکرد و به گروههای مختلف محقق و واکسن ساز پول بلاعوض نمیداد و میلیاردها خرج انرژیهای نوین نمیکرد (مستند Inside Bill’ brain: Decoding Bill Gates را ببینید)، هنوز هم از جف بزوس (آمازون) ثروتمندتر بود.
بیل گیتس هیچ دلیلی برای مصرف پول شخصی اش برای بهبود بهداشت جهانی ندارد، نه مالی و نه اعتباری، ولی سالهاست این کار را میکند. حالا در کرونا مردم به درستی بعضی از پیش بینی های او پی برده اند و بین هزاران گوینده رنگ و وارنگ، چهارتا گزارش و مصاحبه هم از او منتشر کرده اند. حالا در مورد اینکه ایده هایش موافق یا مخالف ترامپ هست یا نه، بیل گیتس تنها نیست و این موضوع بحث دیگریست.

2) بیل گیتس به درستی و در زمان درست همه گیری کامپیوترهای شخصی را پیش بینی کرد. اینکه نرم افزار به تنهایی صنعت است را پیش بینی و محقق کرد، در کتاب «راهی که در پیش است» همه گیری کامپیوترهای جیبی (اسمارت فون) را به درستی پیش بینی کرد و با توجه به اینکه بهداشت عمومی سالهاست توجهش را جلب کرده پیش بینی دهها دانشمند در مورد قریب الوقوع بودن شیوع نوعی از آنفولانزا (سریال مستند پندمیک Pandemic روی نت فلیکس را ببینید) را هم به درستی درک کرد و با دسترسی بیشترش به رسانه ها آن را «تکرار» کرد.

3) به نظر من درد آور است که مردم منتظر نشسته اند تا کسی کاری انجام دهد و برایش اقسام افسانه ها را به هم ببافند. یاد آن دانشمندی (Matt Tyler) می افتم که سفینه ای را 300 میلیون مایل دورتر از زمین، روی یک شهاب سنگ آسمانی که با سرعت 135,000 کیلومتر در ساعت حرکت میکند فرود آورد و هم و غم مردم نادان، عکس روی پیراهنش شد و او را جلوی دوربین به گریه انداختند. انواع این اتفاق برای خیلی از پیشرو ها افتاده است. تاریخ پر است از مردم کم دانی که کارشان جز این نبوده