بغض فرو خورده ای به نام مهسا؛یک قدم عقب نشینی مردم، یعنی احضار خدای دهه شصت!

تا همین هفته پیش جنایتکاران و بی شرمان جمهوری اسلامی خوشحال بودند که پروژه جانشینی مجتبی به خوبی پیش میرود اما از دیشب بیت رهبری به عزای آرزوهای بربادرفته پدر و پسری نشسته است که خوابهای طلایی می دیدند و صحبت از احضار خدای دهه شصت میکردند.

بی شک اکنون بزرگترین سوال در بیت رهبری این است که ما جنایت ها کرده ایم اما اینبار فقط یک نفر بود! نکند استالین راست بگوید :

مرگ یک نفر تراژدی است و مرگ یک میلیون آمار!

تمام جنایتکاران نظام دور هم جمع شده اند و بی شک وابستگان کوسه رفسنجان بیش از دیگران جای خالی استوانه نظام را احساس میکنند. شرایط کاملا عوض شده است، ماشین سرکوب نظام ابهتش را از دست داده است. هر خونی که ریخته میشود، هر گیسویی که بریده میشود،هر ماشین گشت ارشادی که آتش زده میشود، هر شکنجه گر و جنایتکاری که به دست جوانان غیور میهن شکار شود،هر هشتگی که فرصت طلبان جا مانده از سفره انقلاب را با ” گه خورد” حیرت زده میکند و هر شبی که ایران را بیدار نگاه میدارد، خبر از لحظه ای میدهد که آمدنش آرزوهای همه ماست.

آنچه که اوباش استمرار طلب نظام و حافظان بیضه چپ انقلاب اسلامی نمیفهمند، این نکته است که مرگ مهسا امینی، بغض فروخورده ۴۳ ساله را ترکاند. اکنون دیگر میشود به دنیا گفت به ما هم همانندملت شریف اوکراین احترام بگذارید.اکنون دیگر میشودیکدیگر را خواهر و برادر خطاب کنیم و صحبت از آمدن یک روز خوب کنیم.

اکنون میشود رویا بافت اما هنوز تا هدف نهایی راه درازی مانده است. هم جمهوری اسلامی و هم ملت ایران این را خوب میداند که یک قدم پا پس کشیدن، یعنی نابودی! نباید بگذاریم روبهان مکار استمرار طلب با مطرح کردن خواسته هایی چو برچیدن گشت ارشاد و برکناری چهارتا گروهبان قندعلی، مردم را به همان شرایطی برگردانند که پس از بهمن ۸۸ بر ایران حاکم شد.

هدف نهایی جوانان ایرانی باید پس گرفتن وطن باشد. نام مهسا امینی باید رمز براندازی این جرثومه فساد باشد‌. هر خبر و هر حرفی که از دهان فعالان سیاسی بیرون می آید، نشان میدهد که این افراد در کجای این نبرد بزرگ ایستاده اند؟ در این نبرد نابرابر یا تو در صف ایرانی و خونخواه مهساها و نداها و به دنبال بازپس گیری وطنت از اشغالگران هستی و یا با نظامی و برای خامنه ای تیر و دشنه میکشی و یا طرفدار اصل نظامی و حفظ نظام و جمع نشدن سفره انقلاب را در گرو حذف گشت ارشاد و شاید نهاد ولایت فقیه بدانی ( استمرار طلبان).

خط سومی وجود ندارد. همین چند وقت پیش خامنه ای جنون زده و جنایتکار صحبت از احضار خدای دهه شصت میکرد اما اکنون جوانان وطن مادرش را به جلوی چشمانش احضار کرده اند تا با یک یا علی دیگر به جایی برگردد که باید میبود!

جوانان ایران با گوشمالی ماموران جنایتکار رژیم مایه سربلندی شده اند. خشمی که از خون مهسا جوشید، باید به ثمر برسد و در ایران فردا دیگر نباید شاهد این باشیم که هم مردم بسوزند و هم این خاک اهورایی!

بیایید جمهوری اسلامی که میراث شوم پدران و مادران نادان ما بوده است را به زباله دان تاریخ بسپاریم و خیابان ها را خالی نکنیم.بیایید نگذاریم هیچ ندا و پویان و مهسایی خونش بر سنگفرش خیابان ها بریزد. بیایید ایران را پس بگیریم و این مرام و مذهب اهریمنی را به فاضلاب تاریخ بسپاریم.

بیایید همانند پدران و مادران دلاورمان در زمان مشروطه، خاک بخوریم اما خاک ندهیم، بکشیم، به معنای کلمه بکشیم، هر که برادر و خواهرانمان را میکشد. این روزها نباید به سرنوشت روزهای دیگر دچار شود. این روزها باید آنقدر تکرار شود تا همه ما مرگ خامنه ای را چو قذافی به تماشا بنشینیم و جمهوری اسلامی جنایتکاران را تبدیل به درسی عبرت انگیز در کتاب تاریخ آیندگان این سرزمین کنیم!

راه برگشتی نیست، هرگونه فریب خوردن و به خانه برگشتن مردم، یعنی یک دوره سکوت طولانی و یک نسل دیگر قربانی شدن. جمهوری اسلامی متعلق به دنیای امروز نیست. به صغیر و کبیر اینها در خیابان ها رحم نکنید و نشان دهید فرزندان بابک و مازیار هستید.

امروز به نسلی افتخار میکنم که آینده ایران متعلق به اوست‌. ایران آزاد و آباد و سربلند، مبارک شما باشد!