بعد از سقوط رژیم، با علی افشاری ها چه کنیم؟

احتمالا برنامه ساعت پرسش را از تلویزیون منوتو دیده اید. برای من مهم نیست که قالب حکومتی ایران در آینده پادشاهی باشد یا جمهوری زیرا به باور من هر حکومتی ولو استبدادی هم که بیاید بدتر از جمهوری اسلامی نخواهد بود. جمهوری اسلامی سیاه ترین و بدترین اتفاقی بود که می توانست برای یک کشور بیفتد. رها شدن از از شر این رژیم ویرانگر تماما سودآور است صرفه نظر از اینکه چه سیستمی میخواهد جایگزین آن شود. در طول این برنامه، زمانی که به حرفهای علی افشاری گوش میدادم، به این فکر فرو رفتم که در فردای براندازی جمهوری اسلامی ، با این موجودات بی منطق ، لجباز و بی کلاس، بی ادب، بی پرنسیب، فحاش و بیسواد، کینه ای و کلاش و هفت خط که به هیچ اصولی پایبند نیستند چه باید کرد؟ اینها نه زیر بار نظر جمعی می روند و نه به نتیجه رفراندوم تمکین می کنند و نه حاضر به کوتاه آمدن از مواضع پوسیده و متحجرانه خود هستند. بدون شک این جماعت کشور را به سمت جنگ داخلی خواهند کشاند. مگر در بقیه کشورها جنگ داخلی چگونه شروع شد؟ بغیر از این است که یکی از دو طرف حاضر به کوتاه آمدن از مواضع خود نشدند و به رای اکثریت تن ندادند؟ شاید بگویید که این اراذل اصلا عددی نیستند که بخواهند جلو اراده ملتی بایستند. این حرف درست است اما بد نیست بدانید کسانی مثل اکبر گنجی و علی افشاری که در آزادترین کشور دنیا آنقدر پررو هستند که باافتخار از رای دادن به آخوندهای جنایتکاری مثل ری شهری و فلاحیان دفاع می کنند، در فردای آزادی ایران نیز به چشم مردم ایران خاک خواهند پاشید. اینها تفاله های خمینی هستند که میگفت جمهوری اسلامی نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد. اینها اصلا آمادگی زندگی مسالمت آمیزی با هیچ گروه و دسته ای را ندارند. بنظر من بزرگترین خطر برای تمامیت ارضی و دمکراسی ایران آینده همین تفاله های بجا مانده از خمینی دجال و ابراهیم یزدی و مهدی بازرگان هستند. ما چاره ای نداریم که از هم اکنون به فکر خطرات بعد از سقوط رژیم باشیم، باید آگاهی عمومی مردم را بالا برد و آنها را نسبت به خطرات پیش رو آگاه نمود.