اگر فردی مثل رضاشاه در تاریخ کشور ما وجود نداشت، ایران امروز ما در چه شرایط و وضعیتی بود؟

اگر به تاریخ صد سال اخیر کشورمون توجه کنیم می‌بینیم که اگر رضاشاه نبود، شاید امروز اساساً کشوری به نام ایران وجود نداشت. حداقل به این شکل و با این مرزبندی که امروز ما می‌شناسیم. رضاشاه آغازگر دوره‌ای نوین و بی‌سابقه بود و هر آنچه که امروز از گزند انقلاب کور و ننگین ۵۷ و رژیم اشغالگر برخاسته از اون انقلاب در امان مونده و مردم ایران به نوعی ازش بهره‌مند هستن، ماحصل و میراث همون دوره‌ای هست که رضاشاه بنیان گذاشت. رضاشاه یک خداوندگار و یک هدیۀ آسمانی یا یک ابر انسان نبود. رضاشاه فقط نمونۀ یک فرد مصمم و ثابت‌قدم و تصمیم‌گیر و تصمیم‌ساز بود که در زمان مقتضی، اقداماتی نجات‌بخش رو بی‌واهمه و بی‌تردید به اجرا گذاشت. واقعیت اینه که هیچ جایگزینی هم برای رضاشاه وجود نداشت. چه بسا امثال اون دسته از اوباشی که ۶۰ سال بعد، یک رژیمِ از صدر تا ذیل تروریستی و فاسد و خونریز و چپاول‌گر به نام جمهوری اسلامی رو بر سر کار آوردن، در سال ۱۲۹۹ یا عده‌ای جانور علف‌خوار بودن که تو صحراهای مرکزی ایران مشغول نشخوار خار و خاشاک بودن و یا عده‌ای یاغیِ راهزن که مثل امروز، مردم بیگناه رو تلکه می‌کردن و سرشون رو از تنشون جدا می‌کردن. دیسیپلین و عزم و تصمیمات رضاشاه بود که قانون و نظم و امنیت رو به کشور برگردوند و زیرساخت‌هایی رو بنا کرد که ایران نوین بر روی شالودۀ همون زیرساخت‌ها شکل گرفت و رشد کرد. رشدی که البته از همون ابتدا به مذاق گروه‌ها و جریانات واپس‌گرا و کوته‌فکر و بی‌وطن خوش نیومد.