اگر چندین سال قبل با عبارت «اپوزیسیونِ صادراتی» روبهرو میشدیم، شاید این گمان به ذهنمون خطور میکرد که منفینگریِ ما باعث شده تا بخشی از مخالفین راستین جمهوری تروریستی اسلامی در مظان اتهامهای بیپایه و اساس قرار بگیرن و یا شاید هم فکر میکردیم که صدور اپوزیسیون، یک فرآیند و عملیاتِ محیرالعقول و پیچیده است که از عهدۀ رژیم اشغالگر آخوندی بر نمیاد. اما الآن دیگه برای همۀ ما آشکار شده که رژیم اشغالگر آخوندی شدیداً مشغولِ طراحیِ اپوزیسیونهای موازی و جعلیه تا بتونه از هر راه و به هر روش، سرنگونی و فروپاشیِ خودش رو به تأخیر بندازه و چند روزی برای خودش زمان بخره. اما باید دید که این اپوزیسیونهای صادراتی چجوری کار میکنن.
ماجرا از اینجا آغاز میشه که یک مزدورِ خودفروخته، ترجیحاً بر اساس گذشته و سابقه و یا با ظاهر و شکل و شمایل فریبنده برای این کار اجیر میشه و با چند انتقادِ کجدار و مریز و نَه سیخ بسوزه و نَه کباب و یا انتقادهای تند و تیز و در ظاهر صادقانه، خودش رو وارد اپوزیسیون میکنه و سعی میکنه با کمک بازوهای رسانهای رژیم اشغالگر آخوندی و ترفندهای عوامفریبانه، خودش رو کمکم به عنوان یک چهرۀ شناختهشدۀ مستقل و مخالف رژیم آخوندی مطرح کنه. باید دقت داشت که اپوزیسیونهای موازی و جعلی و صادراتی، همونطور که از اسمشون بر میاد، مأموریتِ خاصِ خودشون رو دارن و نباید ازشون انتظار داشت که از همون ابتدا مثل یک بسیجیِ دهنگشاد، علناً از تمامیت جمهوری اسلامی حمایت کنن و مخالفین رژیم رو به بازداشت و شکنجه تهدید کنن، هرچند اگر هویت و گذشتۀ بعضی از این مزدوران رو موشکافی کنید، میبینید که بسیاری از اونها سابقۀ آدمکشی و اسیدپاشی و عضویت تو نهادهای سرکوب رو هم دارن، اما شرایط اقتضاء میکنه که فعلاً گذشتۀ خودشون رو کنار بذارن و در قالب یک هویت و رنگ و لباس جدید، خودشون رو به عنوان اپوزیسیون معرفی کنن. در مرحلۀ بعدی، این مزدورانِ اپوزیسیوننما با استفاده از چند روش و راهکار مختلف سعی میکنن تا فعالیتهای اپوزیسیون رو تحتالشعاع قرار بدن:
۱. تزریق ایدئولوژیهای پوسیده و گندیده و نکبتبار و خانمانسوز جمهوری تروریستی اسلامی به بدنۀ اپوزیسیون: آمریکاستیزی، اسرائیلستیزی، حمایت از یک مشت تروریستِ مافنگی و حیفِ نون تو صنعاء و غزه و لبنان و عراق و توجیهِ جنگطلبی و صدور تروریسم در منطقه و حماسهسرایی در مورد حماقتهای سپاه تروریستی پاسداران و انتقاد از تحریمهای بینالمللی و حمایت از تغییرات آهسته و آرام و تدریجی و پلهپله، همه و همه از ایدئولوژیها و تفکراتی هستن که اپوزیسیونهای صادراتی سعی میکنن تا بین مخالفین رژیم تروریستی آخوندی تبلیغ و ترویج کنن تا بتونن مردم ایران رو طبق روالِ ۴۰ سال گذشته بکشن و فریب بدن و غارت کنن. این ایدئولوژیها هم نَه مستقیماً در حمایت از رژیم اشغالگر آخوندی، بلکه معمولاً در پوشش «وطنپرستی» و «حمایت از مردم ایران» و «جلوگیری از تجزیۀ ایران» و «دفاع از تمامیت ارضی» و «جلوگیری از دخالت بیگانگان» و «حمایت از پیشرفت علمی» و «دفاع از مظلوم» و «عربستیزی» و توجیهات و فلسفههای متناقض و تماماً مندرآوردی و اغلب با رنگ و لعاب مظلومنمایی به مخاطبین خورانده میشن. مثلاً دیده میشه که عدهای که در ظاهر در لباس اپوزیسیون خودنمایی میکنن، به صورت مستمر و خیلی منظم و هماهنگ و سیستماتیک، مشغول تبلیغات علیه دولت آمریکا هستن، در صورتیکه به وضوح دیده میشه که یک درصد از این زمان رو هم صرفِ اطلاعرسانی و روشنگری در مورد ماهیت و جنایات جمهوری تروریستی اسلامی نمیکنن و هرگاه هم با انتقاد و افشاگری مواجه میشن، مخالفین رو به همدستی با دولتهای آمریکا و اسرائیل و عربستان و امارات متحده و انگلیس و دریافت پول متهم میکنن. عدهای دیگه به محضِ اینکه تروریستهای سپاه پاسداران تو خلیج فارس، چند کشتی رو سوراخ میکنن و چندین نفر رو به گروگان میگیرن، سریعاً تلاش میکنن تا حمایت از این تروریستها رو با مفاهیمی مثل «عِرق ملی» و «وطنپرستی» گره بزنن و مردم ایران رو ترغیب کنن تا از حماقتها و جنگطلبیها و ماجراجوییهای سپاه تروریستی پاسداران حمایت کنن. یا مثلاً آزمایشهای موشکی سپاه پاسداران در پوششِ پرتاب ماهواره رو «دستآورد علمی مردم ایران» جا میزنن و تلاش میکنن تا مخالفین و منتقدینِ این اقدام رو در مقابل مردم ایران قرار بدن. یا مثلاً وقتی سپاه تروریستی پاسداران با یک گروهک تروریستی یا جداییطلبِ دیگه (که در بسیاری از موارد هم زاییده و دستپروردۀ خودشون هست) درگیر میشه، عدهای تلاش میکنن که ذهن مردم ایران رو با دوراهی و بنبستِ «یا حامیِ نیروهای مظلومِ سپاه پاسداران هستی و یا تروریست و تجزیهطلب!» روبهرو کنن و اونها رو وادار به انتخاب کنن. یا مثلاً مشاهده میشه که بعد از پاکسازی قاسم سلیمانی، این تروریستِ بینالمللی و عامل اصلی کشتار و قتلعام هزاران نفر از مردم بیگناه ایران و سوریه و عراق و افغانستان و سایر کشورها در سراسر دنیا رو به عنوان یک «قهرمان ملی و تاریخی» معرفی میکنن تا با سوء استفاده از تمایلات ناسیونالیستیِ عوام، اونها رو وارد دستههای سینهزنی کنن و گرایش به آمریکاستیزی رو در اونها شعلهور کنن و برای جنایاتِ بعدی خودشون خوراک تهیه کنن. تلاش شبانهروزی برای لغو تحریمها و مشارکت در سیرک «تحریم دارو» با چاشنیِ موجسواریِ احساسی و با نقاب «حمایت از مردم ایران» هم که در سالهای اخیر، پایۀ ثابت فعالیت این مزدوران اپوزیسیوننما بوده. معمولاً هم توجیهات و تفاسیر ناشیانه و نخنما و مضحکی رو در این موارد ارائه میدن که اتفاقاً همین تفاسیر نشاندهندۀ دستهای سیاه و سناریوسازیهای دروغین رژیم تروریستی آخوندیه. به عنوان مثال، یک خوانندۀ پاپ که منتظر صدور مجوز برای آلبوم جدیدش هست و با پیشنهاد و تطمیع رژیم تروریستی آخوندی، با دو تا انتقادِ کجدار و مریز از دین تروریستی اسلام، خودش رو به عنوان «اپوزیسیونِ آزاداندیش و مستقل» جا میزنه و به سرعت وارد سناریوهای رسانهای و تبلیغاتی سپاه تروریستی پاسداران و جمهوری اشغالگر اسلامی میشه، وقتی با این پرسش مواجه میشه که «چرا از حماقتهای سپاه تروریستی پاسداران حمایت میکنید»، بعد از یک مکثِ طولانی جواب میده «چون سپاه پاسداران در حال حاضر داره با عربستان میجنگه و از اونجا که ما ایرانیان ۱۴۰۰ سال قبل مورد هجوم اسلام و اعراب قرار گرفتیم، امروز وظیفه داریم که با تمام وجود از سپاه پاسداران حمایت کنیم!» یعنی همونطور که میبینید، تنها سرمایۀ این مزدورانِ خودفروخته و اپوزیسیوننما، گوشهای دراز و مخملیِ مخاطبینشونه. اپوزیسیونهای جعلی و صادراتی، خودشون به خوبی میدونن که عامل بدبختی و فلاکت و قتل و غارت مردم ایران در ۴۰ سال گذشته، چیزی جز جمهوری اسلامی و همین ایدئولوژیهای گندیده نبوده و نیست و همین ایدئولوژیهاست که امروز رژیم آخوندی رو با بنبست کامل مواجه کرده و به همین خاطر سعی میکنن تا با تزریقِ همین ایدئولوژیها، علاوه بر حمایتِ چراغخاموش از جمهوری اسلامی در لباسِ یک مخالفِ مستقل و آزاداندیش، اپوزیسیون رو در ادامۀ کار با مشکل مواجه کنن. البته همیشه بعد از خروارها آمریکاستیزی و تروریستپرستی و مالهکشی، منتظر یک انتقادِ آبکی و بیمایه و کجدار و مریز و دوسویه از جمهوری تروریستی اسلامی هم از سوی این مزدوران باشید، اما بعد از همین انتقاد هم منتظر باشید تا مجدداً ایدئولوژیها و سناریوها و پروژههای تبلیغاتی و امنیتی و اطلاعاتی رژیم آخوندی رو دوچندان به خوردِ شما بدن. در واقع هدف از اون انتقاد اینه که ٢ سانتیمتر به درازای گوشهای مخملیِ مخاطبین اضافه بشه، وگرنه اگر پازل فعالیتها و اراجیفِ این خودفروختگان رو در کنار هم قرار بدید، میتونید عصاره و نمای کاملی از تمامیتِ جمهوری تروریستی اسلامی رو مشاهده کنید.
٢. لجنپراکنی و اتهامزنی و پروندهسازی علیه فعالین اپوزیسیون: از اونجا که این مزدوران اپوزیسیوننما، بعضاً اون وقاحتِ آشنا و مشهورِ اصلاحطلبانِ قاتل و غارتگر رژیم تروریستی آخوندی تو رگهاشون جریان داره، همینکه احساس کنن که یک مقدار مورد پذیرش و توجه قرار گرفتن، به سرعت وارد مرحلۀ بعدی مأموریت خودشون میشن و نَه تنها خودشون رو اپوزیسیونِ واقعی معرفی میکنن، بلکه به تمامیِ مخالفین جمهوری اشغالگر اسلامی و فعالین اپوزیسیون هم برچسب «جعلی» میزنن و سعی میکنن تا علیه شخصیتهای شناختهشده و مؤثر اپوزیسیون، دروغپراکنی و پروندهسازی کنن. البته هدف اصلی مأموریت برخی از این مزدورانِ اپوزیسیوننما دقیقاً تو همین مرحله محقق میشه و به همین خاطر ممکنه برای موفقیت بیشتر، حتی مورد اول رو هم نادیده بگیرن و یک راست روی همین مرحله سرمایهگذاری کنن که مطمئناً لازمهاش اینه که قبلش کمتر بند رو آب داده باشن. اتهاماتی هم که این خودفروختگان معمولاً متوجه فعالین اپوزیسیون میکنن، تو همون اتهاماتِ قدیمی و نخنمای «تجزیهطلبی» و «جنگطلبی» و «دریافت پول از دولتهای خارجی» خلاصه میشه که جمهوری تروریستی اسلامی و رهبرانش تو هر سه مورد، ید طولایی دارن و فکر نمیکنم کسی پیدا بشه که توان رقابت با مهرهها و حامیان رژیم آخوندی رو تو این سه مورد داشته باشه.
٣. تزریق شک و ترس و ناامیدی به تودههای مردم: نتیجهای که اساساً رژیم تروریستی آخوندی از ایجاد اپوزیسیونهای موازی و جعلی به دنبالش هست اینه که از یک طرف فعالیتهای اپوزیسیون رو با مشکل مواجه کنه و بین فعالین اپوزیسیون دودستگی و اختلاف ایجاد کنه و اپوزیسیون رو دچار اصطکاک و فرسایش کنه و از طرف دیگه و از همه مهمتر اینکه بتونه نوعی شک و تردید و بیانگیزگی رو در مردم برای مبارزه با جمهوری تروریستی اسلامی بوجود بیاره و مردم رو نسبت به مخالفین رژیم آخوندی بدبین کنه و نسبت به ادامۀ راه ناامید کنه تا از این طریق بتونه برای خودش زمان بخره. حتی دیده میشه که همین اپوزیسیونهای جعلی و صادراتی گاهاً به بنگاههای تبلیغاتی نهادهای اطلاعاتی جمهوری اسلامی و سپاه تروریستی پاسداران تبدیل میشن و در مورد قدرت این نهادها قصهبافی و افسانهسرایی میکنن و چنین القاء میکنن که انقلابی در ایران رخ نخواهد داد و باید با همین اصلاحطلبانِ صیغهباز و قاتل و دزد و غارتگر سوخت و ساخت و هر هزینهای هم که از سوی مردم ایران برای مبارزه با این رژیم پرداخت بشه، بیثمر و بادِ هواست.
البته هدف این نوشتار این نیست که از فردا راه بیفتیم و به هر کس که عقیدهای مخالف عقیدۀ ما داشت، برچسب «اپوزیسیون صادراتی» بزنیم، اما باید ذرهای (باز هم تأکید میکنم که فقط ذرهای) هوشیار بود و در صداقتسنجی و برخورد با افرادی که به هر نحو، خودشون رو یک مبارز مستقل و آزاداندیش جا میزنن و سعی دارن که از نام و اعتبار و خونِ مردم معترض ایران در جهت حفظ و بقای رژیم تروریستی آخوندی سوء استفاده کنن، نهایت دقت رو به عمل آورد و این مزدوران رو بایکوت کرد و ازشون فاصله گرفت و در موردشون اطلاعرسانی کرد.