امین فردین در دوران تحصیل خود در دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمانشاه هم عضو نهاد بسیج و جزء امضاءکنندگان نامهی دانشجویان بسیجی و انقلابی خطاب به احمد جنتی، دبیر شورای نگهبان بوده است که ضمن دفاع و تمجید از موضعگیریهای شورای نگهبان، خواستار رد صلاحیت «منحرفین و خائنین» شده بودند.
امین فردین مدتی هم در استانداری خوزستان مشغول به فعالیت بوده و افزون بر این، یک کتاب در زمینهی تدوین و ویرایش تصویر و یک کتاب نیز در زمینهی سیستمهای لینوکس در ایران منتشر کرده است.
در حسرت جرعهای شهرت!
به طور همزمان، امین فردین از شگردﻫﺎی گوناگون برای طرح نام خود در وبسایتها و رسانههای مختلف هم استفاده کرده و تمایل و گرایش شدید به شهرت را از طرق مختلف به معرض نمایش گذاشته است. این خبرنگارنما از ابتدای ورود به صدا و سیمای آخوندی و خبرگزاریهای جمهوری تروریستی اسلامی، تمایل شدیدی به مصاحبه با بازیگران و خوانندگان و سلبریتیها و افراد مشهور از خود نشان میداد و همواره در صدد بود تا در صورت نیاز به مصاحبه با چنین افرادی، به عنوان گزارشگر انتخاب شود تا بلکه از این طریق بتواند نام خود را مطرح کند و مقداری شهرت به حساب خود واریز نماید. حتی در مدت کوتاهی که وبسایت خبری KhozPress (خبرگزاری خوزستان) را راهاندازی کرده بود، به شدت تلاش میکرد تا از اسامی خوانندگان و سلبریتیهای جنجالی برای خود نردبان بسازد و به همین خاطر هم مستندی ١۵ دقیقهای با نام «مستند توفان» دربارهی زندگی و فعالیتهای جنجالیِ امیر تتلو تهیه کرد و از این طریق تا حدودی موفق شد تا نام خود را در گوشههایی از فضای مجازی مطرح کند. جنونِ شدید این خبرنگارنما برای کسب شهرت و جنجالسازیهای زرد تا به آنجا پیش رفت که در یک قبر خالی خوابید و روی خود خاک ریخت و تعداد زیادی عکس از این صحنه تهیه کرد و در وبلاگ خود منتشر کرد. مدتی هم به شاعری روی آورده بود که مورد استقبال قرار نگرفت.
همین حسرت شهرت در کنار ابراز ارادت و بندگی نسبت به سیدعلی خامنهای و رژیم جمهوری تروریستی اسلامی باعث شد تا ایدهی پروژههای بعدی اندکاندک شکل گرفته و تقویت شود.
اهدافی که در پشت پرده پنهان نمیماند!
امین فردین در سال ۲۰۱۶ ناگهان از کشور خارج شد و به آلمان مهاجرت کرد. در ابتدای ورود به کشور آلمان، امین فردین به مقداری زمان نیاز داشت تا شالودهی مأموریتهای آیندهی خود را بنا کند و به همین خاطر در این مدت به فعالیتهای مختلفی دست زد، از جمله تلاش برای تأسیس یک شرکت و همینطور تعلیم گواهینامهی رانندگی به پناهندگان فارسیزبانی که با زبان آلمانی آشنایی نداشتند و همچنین ثبت تعدادی دامنهی وبسایت و ایجاد تعداد بسیار زیادی صفحهی مجازی در فیسبوک و اینستاگرام و توئیتر. بعد از چند ماه هم امین فردین به طور رسمی، مأموریت خود را با یک وبسایت با نام و آدرس «پشت پرده» و یک کانال تلگرام و یوتیوب با همین نام آغاز کرد.
پروژهی «پشت پرده» با هدایتهای مقطعی ادارهی اطلاعات سپاه تروریستی پاسداران و وزارت اطلاعات جمهوری تروریستی اسلامی و همینطور وزارت ارتباطات، در ابتدا به طور کل با ۹ هدف عمده شروع به کار کرد:
- نظارت بر مهرههای صادراتی جمهوری تروریستی اسلامی
- دروغپراکنی و انجام تبلیغات علیه مخالفین جمهوری تروریستی اسلامی و نشر «ضد اطلاعات»
- جمعآوری اطلاعات از مخالفین رژیم اشغالگر آخوندی در خارج از کشور
- حاشیهسازی و اختلافافکنی بین شخصیتهای مختلف اپوزیسیون
- پروندهسازی و تبلیغات علیه سلبریتیهایی که ناگهان به شهرت و محبوبیتی بیش از حد تحمل جمهوری تروریستی اسلامی دست مییابند و یا تن به مشارکت در سناریوهای تبلیغاتی و اطلاعاتی و امنیتی جمهوری تروریستی اسلامی نمیدهند و با کلیت رژیم آخوندی زاویه دارند
- پروندهسازی و تبلیغات علیه آقازادههایی که از دامان جمهوری اسلامی خارج شدند
- ایجاد فضای رعب و وحشت در فضای مجازی و ارسال سیگنالهای هشدار به اصطلاحاً «شاخها» و فعالین فضای مجازی
- بزرگنمایی و تزریق اعتبار و ارزش به افسانهسراییهای نظامی و امنیتی و اطلاعاتی سپاه تروریستی پاسداران و وزارت اطلاعات و توجیه و لاپوشانیِ حماقتها و جنایات دستگاههای قضایی و نظامی و امنیتی و اطلاعاتی جمهوری تروریستی اسلامی
- دروغپراکنی و تبلیغات علیه رسانههای برونمرزی
توجه به این نکته ضروری و حائز اهمیت است که در آغازِ پروژهی پشت پرده، جمهوری اسلامی در تمامی موارد بالا با چالش و نگرانی مواجه بود. از یک سو با آغاز موج تورم و شکلگیری اعتراضات سراسری ۹۶ در سراسر کشور، اپوزیسیون به یکباره جان تازهای گرفته بود و بسیاری از شخصیتهای مخالف رژیم آخوندی در داخل یا خارج از کشور در مرکز توجهات قرار گرفته بودند و صحبتهایی از اتحاد اپوزیسیون در میان بود. از سوی دیگر، شبکههای تلویزیونی منوتو و ایراناینترنشنال مخاطبین بسیار زیادی را به خود جلب نموده بودند و در هدفگیری پروپاگاندا و تبلیغات و ایدئولوژیهای رژیم آخوندی بسیار مؤثر عمل کرده بودند. مدت زیادی هم بود که طرح «نفوذ فکری بین مردم از طریق سلبریتیها» توسط جمهوری اسلامی در دستور کار قرار گرفته بود و مسئولین امنیتی و قضائی رژیم آخوندی به دنبال جمعآوری اطلاعات شخصی و خصوصی و همینطور پروندهسازیهای مالی و اخلاقی علیه کلیهی بازیگران و هنرمندان و ورزشکاران کشور بودند تا از این روش، برای باجگیری و اعمال فشار و ترغیب سلبریتیها به مشارکت در سناریوهای تبلیغاتی و اطلاعاتی جمهوری تروریستی اسلامی استفاده نمایند.
«پشت پرده» از پشت پردهی خود میهراسد!
اولین موضوع جالب توجه که باید در مورد فعالیتهای امین فردین به آن اشاره کرد این است که سِرور وبسایت اصلی امین فردین با نام «پشت پرده» در ایران قرار داشت و وبسایت «پشت پرده» و وبسایت رسمی علی جلیلی، نمایندهی دورهی دهم شهر مراغه در مجلس شورای اسلامی و همینطور وبسایت رسمی فرمانداری مراغه و تعدادی دیگر از وبسایتهای دولتی، همگی بر روی یک سرور مشترک اجرا میشدند، در صورتیکه فردی که ادعا میکند که به طور مستقل و از خارج از کشور، قصد افشاگری در مورد مفاسد سیاسی و اقتصادی و اجتماعی را دارد، هیچگاه از یک سرور در داخل کشور استفاده نمیکند، آن هم یک سرور شناختهشده که میزبان تارنماهای دولتی است. امین فردین در ابتدای راه خود که نیاز به جنجالسازی با هدف جذب مخاطب داشت، به صورت کاملاً نمایشی شروع به تهدید محمدجواد آذری جهرمی، وزیر ارتباطات جمهوری تروریستی اسلامی کرد، تحت این عنوان که در صورت عدم رفع فیلترینگ تلگرام، به وبسایت شخصی وزیر ارتباطات حملهی سایبری خواهد کرد، اما بعد از اینکه امین فردین از حملهی سایبری موفق به وبسایت شخصی محمدجواد آذری جهرمی خبر داد، مشخص شد که وبسایت مورد ادعای امین فردین یک وبسایت کاملاً جعلی است که توسط خودِ او و باز هم بر روی همین سرور ایجاد شده است و همین مورد به طور کامل اثبات مینماید که پروژهی پشت پرده به طور کامل از داخل کشور و توسط مقامات حکومتی هدایت میشده است، چون در غیر اینصورت یک سرور دولتی در داخل کشور به یک شخص ساکن آلمان که به طور علنی، وزیر ارتباطات یک کشور را تهدید کرده است، اجازه نخواهد داد که بر روی همین سرور یک وبسایت جعلی ایجاد کند و بعد با استفاده از همان وبسایت جعلی، این ادعا را مطرح کند که وبسایت شخصی وزیر ارتباطات کشور را مورد حمله قرار داده است. بعد از اینکه مشخصات این سرور میزبان و شیادیگریهای امین فردین هم افشا شد، امین فردین به طور بسیار شتابزده، ابتدا وبسایتهای خود را به چند سرور دیگر انتقال داد و بعد هم به طور کامل از دسترس خارج کرد.
این نوع پاکسازیهای شتابزدهی سوابق توسط امین فردین تنها به این مورد خاص محدود نمیشود. بعد از افشای آدرس وبلاگ شخصی امین فردین با نام «تکزنگ» که در دورهی فعالیت در صدا و سیمای آخوندی از آن استفاده میکرد و اطلاعات دقیقی که بنده و تعدادی از دوستانم در مورد مشخصات و سابقهی فعالیت این شخص در فضای مجازی منتشر کردیم، امین فردین از روی دستپاچگی و در طی چند مرحله، ابتدا اقدام به حذف و ویرایش بسیاری از مطالب وبلاگ خود کرد و بعد از مدت کوتاهی هم تمامی مطالب باقیمانده را به طور کامل حذف و این وبلاگ را از دسترس خارج کرد. همین رفتارها از سوی امین فردین هم گواه بر تلاشهای این فرد برای فریب مخاطبین و پیشبرد مأموریتی پنهان است، چرا که فردی که با ادعای افشاگریهای دلسوزانه و خیرخواهانه پا به میدان گذاشته و نام «پشت پرده» را به یدک میکشد، نباید از افشای پشت پردهی خود تا این اندازه واهمه داشته باشد.
همه مزدور و مهرهی جمهوری اسلامی هستند غیر از خودم! همه «فاضلاب» هستند غیر از رهبرم!
یکی از نخستین و مهمترین مأموریتهای امین فردین، تخریب فعالین سیاسی مخالف رژیم تروریستی آخوندی بوده است و این فرد از همان ابتدا، وقت و انرژی بسیار زیادی را بر روی شایعهﺳﺎزی و لجنپراکنی علیه اپوزیسیون و ایجاد اختلاف و دودستگی بین چهرهها و گروههای منتقد و مبارز و همینطور حمله به رسانههای خبری خارج از کشور متمرکز کرد. طرح اتهام «همکاری با جمهوری اسلامی» هم همواره جزء ابتداییترین روشهای امین فردین برای تخریب مخالفین رژیم تروریستی آخوندی بوده است. توجه داشته باشید که امین فردین در حالی از «همکاری با جمهوری اسلامی» و لقب «مزدور» به عنوان یک «اتهام» برای سلب اعتماد مردم ایران از مبارزین سیاسی استفاده میکند که از شناختهشدهترین و مشهورترین مزدوران جمهوری اسلامی مانند نجاح محمدعلی شدیداً حمایت میکرد و چنین افرادی را تحلیلگران و روزنامهنگاران «مستقل و حقیقتجو» معرفی میکرد و فقط زمانی به نجاح محمدعلی حمله کرد که از تحریمهای بینالمللی علیه جمهوری تروریستی اسلامی به عنوان یک فرصت مناسب برای دولت عراق نام برده بود، ضمن اینکه هرگز در مورد مقامات و رهبران اصلی رژیم آخوندی هم افشاگری انجام نداده است، مگر در مورد عدهای اندک و انگشتشمار از نمایندگان مجلس و اصلاحطلبان، آن هم فقط در برههی کوتاهی که به دلیل جنگ قدرت و اختلافات داخلی، قصد داشتند تا در برابر بدنهی مرکزی رژیم تروریستی آخوندی عرض اندام کنند و آن هم فقط بر اساس دادههای سوخته و یا پروندههای جاری در قوهی قضائیهی جمهوری تروریستی اسلامی. امین فردین در حالیکه هنگام ذکر نام «سیدعلی خامنهای»، به کمتر از عبارات «آیتالله خامنهای» و یا «ایشان» رضایت نمیدهد، برای اشاره به مخالفین خود و مخالفین و منتقدین رژیم آخوندی از لفظ «فاضلاب» استفاده میکند و وقتی با این سؤال مواجه شد که چرا در مورد فساد و جنایات سیدعلی خامنهای و سایر مقامات و رهبران جمهوری تروریستی اسلامی اسنادی را منتشر ﻧﻤﻰکند، این پاسخ را داد:
ما سندی در این مورد نداریم! اگر کسی سندی در این مورد داره، ﻣﻰتونه برای ما ارسال کنه! اپوزیسیون فقط فحاشی ﻣﻰکنه و دروغ میگه!
امین فردین در مورد منتقدین و مخالفین جمهوری اسلامی به شدت دچار تناقضگویی است. به طور مثال در حالیکه محمد نوریزاد را تنها با ذکر این دلیل که در داخل ایران سکونت دارد و هنوز اعدام نشده است، مزدور رژیم آخوندی و وابسته به جمهوری اسلامی معرفی میکند، تلویحاً با اشاره به اینکه محمد نوریزاد اصطلاحاً موی دماغ شده است، از مقامات امنیتی و قضائی جمهوری اسلامی میخواهد که هر چه سریعتر مماشات را کنار بگذارند و به شدت با محمد نوریزاد برخورد کرده و او را اعدام کنند و از سر راه بردارند و از سوی دیگر هم با انتشار صحبتهای محسن افشانی، چنین وانمود میکند که آن دسته از مخالفین جمهوری تروریستی اسلامی که در خارج از کشور سکونت دارند هم مزدور اسرائیل و عربستان هستند و اگر مزدور اسرائیل و عربستان نیستند، باید به ایران بازگشته و در داخل ایران با رژیم آخوندی مبارزه کنند. ضمن اینکه امین فردین اپوزیسیون را هم «یک مُشت مشروبخوارِ دروغگو و فحاش» میداند و شاید تنها فردی از مخالفین جمهوری اسلامی که به طور نسبی و در یک مدت زمان محدود مورد تأیید امین فردین قرار گرفته است، شاهین نجفی است، آن هم تنها به این دلیل که در آن مدت کوتاه به مسیح علینژاد و رضا پهلوی شدیداً حمله کرده بود.
شکنجه؟! ما اصلاً در ایران چیزی به نام شکنجه نداریم!
امین فردین در تعدادی از ویدئوهای خود، نَه تنها اساساً وجود شکنجهی فیزیکی را در زندانهای جمهوری تروریستی اسلامی تکذیب میکند، بلکه مدعیانِ آن را به سخره میگیرد و همواره در مورد موضوع شکنجهی فیزیکی با پوزخند صحبت میکند و به مخاطبین خود چنین القاء میکند که ادعای دروغین شکنجهی فیزیکی تنها از سوی افرادی مطرح میشود که قصد دریافت پناهندگی را دارند و میگوید:
وقتی وزارت اطلاعات یا ادارهی اطلاعات سپاه متهمی رو بازداشت میکنن، اصلاً و ابداً حتی بهش دست هم نمیزنن! این قانونه!
افشاگر دلسوز و خیرخواه و مستقل یا عملهی تبلیغات سپاه تروریستی پاسداران؟
یکی از نکات برجستهای که در مورد فعالیتهای امین فردین جلب توجه میکند اینجاست که در مقاطع زمانی حساس که جمهوری تروریستی اسلامی و سپاه تروریستی پاسداران نیاز به بمباران خبری و ایجاد جنگ روانی دارند، صفحهی تلگرام پشت پرده به یکباره و علناً و به شکل عریان و تمام و کمال، به بلندگوی تبلیغاتی نهادهای امنیتی و اطلاعاتی رژیم آخوندی مبدل میشود. به عنوان یک نمونه، به محض پاکسازی قاسم تروریست و در یک بازهی ۶ روزه تا بعد از حملهی موشکی به پایگاه نیروهای آمریکا در عراق، کانال تلگرام پشت پرده همگام و همراه با سایر خبرگزاریها و رسانههای جمهوری تروریستی اسلامی و سپاه تروریستی پاسداران، به طرز سؤالبرانگیزی در حالت آمادهباش قرار گرفته بود و سیلی از اخبار و گزارشات از این رویدادها بر روی کانال تلگرام پشت پرده قرار گرفت که باعث شک و تردید و تعجب بسیاری از مخاطبین این کانال شده بود. در این مدت امین فردین از قاسم تروریست تحت عنوان «سردار پرافتخار شهید حاج قاسم سلیمانی» و از ارتش آمریکا تحت عنوان «نظامیان تروریست» و از بازوهای تروریستی و شبه نظامی رژیم آخوندی در عراق تحت عنوان «نیروهای مردمی» نام برده بود که بعد از واکنشهای تعداد زیادی از مخاطبین که معتقد بودند امین فردین ماهیت حقیقی خود را بار دیگر به معرض نمایش گذاشته است، مجبور به حذف تعداد زیادی از این پستها شد.

سلبریتی باش، اما سلبریتی ولایی! شاخ باش، اما به اسلام و رهبرم شاخ نزن!
طرح تصفیهسازی سینما و هدایت و تهدید و تطمیع هنرمندان و سلبریتیها بعد از اعتراضات سراسری ۸۸ به طور جدی در نهادهای امنیتی و اطلاعاتی جمهوری تروریستی اسلامی در دست بررسی و برنامهریزی قرار گرفت و یکی از اصلیترین بخشهای این طرح، جمعآوری اطلاعات گسترده از جزئیترین مسائل و موضوعات زندگی شخصی و خصوصی هنرمندان و سلبریتیها و متعاقب آن، تخریب و تهدید به افشا و پروندهسازی و سندسازی با هدف اعمال فشار و باجگیری و ترغیب سلبریتیها به مشارکت در سناریوهای تبلیغاتی و اطلاعاتی جمهوری تروریستی اسلامی بوده است و همانطور که مشاهده میکنید، این طرح به یکی از محورهای اصلی فعالیت امین فردین تبدیل شده است. جالب است بدانید که حتی مدتﻫﺎ قبل از اینکه وزارت ارشاد و وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی و ادارهی اطلاعات سپاه پاسداران، زمزمهﻫﺎی برخورد با «شاخﻫﺎ» و چهرههای مشهور فضای مجازی را در صدر اخبار مطرح کنند، امین فردین مأموریت تخریب شاخﻫﺎی اینستاگرام و پروندهسازی و سندسازی برای فعالین شبکهﻫﺎی اجتماعی را با تمام قوا آغاز کرده بود. اگر به نحوهی انتخاب طعمهها توسط امین فردین دقت کرده باشید، متوجه خواهید شد که سلبریتیها و هنرمندانی در اولویتِ مأموریتهای امین فردین قرار دارند که با سیاستها و ایدئولوژیهای جمهوری تروریستی اسلامی تقابل یا زاویه دارند؛ از پرستو صالحی تا علی کریمی.
حداقل ۷۳ درصد از مردم ایران، هوادار و موافق حکومت جمهوری اسلامی هستن!
امین فردین کمتر از یک ماه پس از اعتراضات سراسری آبانماه ۹۸ و قتلعام بیش از ۲۰۰۰ نفر از مردم معترض ایران، ویدئویی را منتشر کرد و در آن با استناد به تعداد شرکتکنندگان در انتصابات ۹۶ مدعی شد که «حداقل ۷۳ درصد از مردم ایران با حکومت جمهوری اسلامی و نحوهی ادارهی کشور موافق هستن، وگرنه رأی نمیدادن!» و سپس ضمن حمله به سلبریتیهایی که بیانیهی «صدای آبان ۹۸» را در حمایت از مردم ایران امضاء کرده بودند، خطاب به این هنرمندان گفت «شما خودتون با بودجهی صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران رشد کردید! اگر راست میگید و با این حکومت مخالفید، دیگه از امکانات کشور استفاده نکنید!»
جعل صفحهی توئیتر مائده هژبری!
امین فردین در حمله به کاربران مطرح فضای مجازی کاملاً همگام و هماهنگ با پروندهسازیهای وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران و قوهی قضائیهی جمهوری تروریستی اسلامی پیش میرود. به عنوان یک نمونهی بارز، بعد از بازداشت تعدادی از رقصندههای فضای مجازی و پخش اعترافات اجباری مائده هژبری از صدا و سیمای آخوندی که موج گستردهای از نفرت عمومی و واکنشهای تند نسبت به صدا و سیمای آخوندی و قوهی قضائیه و وزارت اطلاعات جمهوری تروریستی اسلامی و سپاه تروریستی پاسداران و همینطور نیروی انتظامی را به دنبال داشت، امین فردین سریعاً و بیدرنگ وارد عمل شد و برای کاهش این هجمهها و انتقال این موج نفرت از روی رژیم تروریستی آخوندی به سمتِ خودِ مائده هژبری و مخالفین جمهوری اسلامی، ابتدا با لجنپراکنی، مائده هژبری را یک مهرهی اطلاعاتی معرفی کرد و به مخاطبینِ خود چنین القاء کرد که این اعترافات اجباری، صرفاً یک نمایش برای فریب مردم بوده و سپس برای اثبات اتهامات خود و تخریب بیشتر چهرهی مائده هژبری، به طرز بسیار ناشیانهای اقدام به جعل یک صفحهی توئیتر به نام مائده هژبری کرد و نکتهی جالب ماجرا اینجاست که امین فردین به دلیل همان جنونِ وصفناپذیرِ شهرت، بعد از انبوهی تناقضگویی، در ارسالهای متعددِ این صفحهی توئیتر برای جذب مخاطبِ بیشتر برای صفحات اختصاصیِ خود، حتی از خودش نیز نام برد و از زبان مائده هژبری برای خود تبلیغات میکرد و سعی داشت که از خود یک کارآگاه بسازد و به سندسازیهای ننگین و دروغینِ خود، اعتبار تزریق کند و به دلیل بهرهمندی از ضریب هوشی بسیار پایین و تشویش ذهنی، حتی از تکهکلامهای خاص خود نیز در این صفحهی توئیتر استفاده میکرد که در نهایت هم با اطلاعرسانیهایی که بنده و تعدادی از دوستانم انجام دادیم، بعد از بازگشت مائده هژبری به صفحهی اینستاگرام خود، با گزارش کاربران توئیتر این صفحهی مجعول برای همیشه توسط توئیتر مسدود شد.
پیشنهاد پرداخت پول به هنرمندان در ازای دروغپراکنی!
یکی از روشهای امین فردین برای کسب اطلاعات در مورد زندگی خصوصی سلبریتیها و هنرمندان و یا دروغپراکنی علیه این شخصیتها، دامن زدن به اختلافات میان سلبریتیها و سوء استفاده از این اختلافات و همینطور تطمیع بازیگران و هنرمندان درجهی ۲ و درجهی ۳ سینما و تلویزیون از طریق پرداخت پول و افزایش دنبالکنندههای مجازی (Follower) است. به طور مثال، امین فردین برای حاشیهسازی در مورد یک چهرهی مطرح سینما و تلویزیون، ابتدا با شناسایی دوستان و دشمنان این چهره و افراد و شخصیتهایی که با او در ارتباط هستند، شروع به برقراری تماسهای دوستانه با این افراد میکند و در مراحل بعدی سعی میکند که با تطمیع و فریب این افراد، آنها را وادار به افشای اطلاعات خصوصی سلبریتیها و یا بازگویی و تأیید ادعاهای دروغین امین فردین در گفتگوهای زنده (Live) بنماید و یا حداقل اطلاعاتی را از این افراد کسب کند که بتواند با استفاده از همان اطلاعات، افراد دیگری را به دام بیندازد. در صورت عدم موفقیت هم امین فردین همین افراد را تهدید به افشاگری میکند و به شکل کینهتوزانهای، نسبت به تخریب چهرهی همین افراد در فضای مجازی اقدام مینماید.
اخیراً سیاوش قاسمی، بازیگر سینما و تلویزیون افشا کرده بود که امین فردین با او تماس گرفته و از او خواسته است که در ازای دریافت پول، اطلاعاتی را در مورد مهمانیهای خصوصی که دوستانش در آن شرکت دارند در اختیار او بگذارد و با شرکت در یک گفتگوی زنده (Live)، ادعاهای دروغین امین فردین علیه بازیگران و هنرمندان را تأیید کند که این درخواست امین فردین، با مخالفت سیاوش قاسمی روبهرو شده بود. بعد از اینکه سیاوش قاسمی این افشاگری را در مورد امین فردین انجام داد، امین فردین که دستپاچه شده بود و به شدت از سیاوش قاسمی کینه به دل گرفته بود، شمارههای تماس خصوصی سیاوش قاسمی را در فضای مجازی منتشر کرد.
البته این نکته هم ناگفته نماند که بخش بسیار زیادی از اطلاعاتی که امین فردین در مورد سلبریتیها منتشر میکند، صرفاً اطلاعاتی است که با یک جستجوی ساده در اینترنت به دست میآورد و در ذهن بیمار خود میپروراند و در سمت و سوی مورد نظر خود، به آن شرح و بسط و بال و پر میدهد و در یک قالب جذاب و با انتخاب عناوین جنجالی به خوردِ مخاطبینِ مشتاق و سادهلوحِ خود میدهد.
از حمله به وبسایتهای شرطبندی تا اخاذی و باجگیری و تأسیس و تبلیغ وبسایتهای شرطبندی!
امین فردین که در ابتدای راه خود با تیترها و عناوینی مثل «افشاگری در مورد کلاهبرداریهای سایتهای شرطبندی» توانسته بود مخاطبین زیادی را جذب کند و ادعا میکرد که «تبلیغ سایتهای شرطبندی، مثل تبلیغ مواد مخدر میمونه و زندگی مردم رو نابود میکنه!»، بعدها اقدام به اخاذی و باجگیری و دریافت حقالسکوت از مدیران همین سایتهای شرطبندی کرد و خودش تبلیغات گستردهای را برای تعدادی وبسایت شرطبندی آغاز کرد که خود به همراه عدهای دیگر تأسیس نموده بودند. شواهد و قرائنِ موجود حاکی از این است که امین فردین در حال حاضر در زمینهی کلاهبرداریهای مجازی (Phishing) هم در حال فعالیت است.
و اما کلام آخر اینکه مطلبی که تقدیم شما شده است، تنها دربرگیرندهی گوشهای از گذشتهی تاریک و مبهم امین فردین و فعالیتها و مأموریتهای حال حاضر اوست و بسیاری از نتایج و اثرات و ابعاد آن نیز در این نوشتار بازتاب داده نشده است و برای تحلیل و بررسی، نیاز به محفل مفصلتری دارد. از تمامی دوستان عزیز و خوانندگان گرامی هم تقاضا دارم که در صورتیکه هر نوع اطلاعات تکمیلی و یا سند و مدرکی را در مورد این شخص و فعالیتهای او در اختیار دارند، با من تماس بگیرند تا این اطلاعات در تحقیقات آینده گنجانده شود. لازم به ذکر است که در صورت تکمیل تحقیقات، رونوشت گزارش آن برای نهادهای ذیربط در کشور آلمان نیز ارسال خواهد شد، با این امید که پروندهی مأموریتهای این مزدور شیاد برای همیشه در کشور آلمان بسته شود.