.اطلس زندانیان ایران: عسل محمدی

رسانه ایران آینده از این پس بصورت پیوسته با بازخوانی پرونده یکی از زندانیان که در بیدادگاه های رژیم جمهوری اسلامی زندانی هستند سعی بر بیدارسازی افکار عمومی برای  فشار بر سیستم قضایی در جهت رعایت عدالت بیشتر در احکام صادره دارد.

عسل محمدی

وضعیت فعلی:در بازداشت، با حکم بدوی

حوزه فعالیت:فعال حقوق کارگری
عضویت یا ارتباط با نشریه گام
اعتراضات هفت‌تپه و فولاد خوزستان
او در زمان دستگیری دانشجوی دانشگاه آزاد تهران بود. عسل محمدی برای حمایت از کارگران هفت‌تپه بازداشت شد

پرونده‌ها / ‎بازداشت‌ها:

تاریخ دستگیری / احضار:1397/9/13
حوزه فعالیت:فعال حقوق کارگری
‎اتهام منجر به محکومیت:تبلیغات علیه نظام – ماده ۵۰۰
عضویت در سازمانهای برهم زننده امنیت – ماده ۴۹۹
اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی‌ – ماده ۶۱۰
تشویش اذهان عمومی‌ – ماده‌ ۶۹۸
حکم:7 سال
‎تهران:محل احضار / دستگیری

قاضی:محمد مقیسه

:‎تخلفات قضائی

حبس انفرادی درازمدت
جلوگیری از ملاقات یا دسترسی به تلفن
نقض حق دسترسی به وکیل
قوانین داخلی نقض‌شده
حبس انفرادی درازمدت
جلوگیری از ملاقات یا دسترسی به تلفن

 

(گاه‌شمار: (از جدید به قدیم​

1398/8/4

شش تن از بازداشت‌شدگان پرونده هفت‌تپه و روز جهانی کارگر به قید وثیقه آزاد شدند. مرضیه امیری، امیر امیرقلی، ساناز الله‌یاری، امیرحسین محمدی‌فرد، سپیده قلیان و عاطفه رنگریز طی چند ساعت متوالی از زندان‌های قرچک و اوین آزاد شدند. در همان زمان احتمال آزادی اسماعیل بخشی و عسل محمدی از دستگیرشدگان هفت‌تپه و ندا ناجی از بازداشت‌شدگان روز جهانی کارگر نیز در فضای مجازی مطرح شده بود

1398/6/31
مرضیه امیری، ندا ناجی، ساناز الله‌یاری و عسل محمدی با انتشار نامه‌ای اعتراض خود را نسبت به احکام صادر شده علیه خود و دیگر فعالان کارگری بیان کردند. در انتهای نامه ابراز دلگرمی کرده‌اند که حمایت‌های مردمی شاید موجب آزادی آن‌ها از زندان یا تاثیر مثبت در پرونده‌ شود

1398/6/16
احکام زندانیان هفت‌تپه که توسط قاضی مقیسه صادر شده، به آن‌ها ابلاغ شد. اسماعیل بخشی به ۱۴ سال حبس و ۷۴ ضربه شلاق که هفت سال آن قابل اجراست، سپیده قلیان، امیرحسین محمدی‌فرد، ساناز الله‌یاری، امیر امیرقلی و عسل محمدی هر کدام به ۱۸ سال حبس که هفت سال آن قابل اجراست و محمد خنیفر به شش سال حبس که پنج سال آن قابل اجراست محکوم شدند. «اجتماع و تبانی برای اقدام علیه امنیت ملی، فعالیت تبلیغی علیه نظام، توهین به رهبری، اخلال در نظم عمومی و نشر اکاذیب» از جمله اتهامات این فعالین اعلام شدند

1398/6/16
احکام زندانیان هفت‌تپه که توسط قاضی مقیسه صادر شده، به آن‌ها ابلاغ شد. اسماعیل بخشی به ۱۴ سال حبس و ۷۴ ضربه شلاق که هفت سال آن قابل اجراست، سپیده قلیان، امیرحسین محمدی‌فرد، ساناز الله‌یاری و عسل محمدی هر کدام به ۱۸ سال حبس که هفت سال آن قابل اجراست و محمد خنیفر به شش سال حبس که پنج سال آن قابل اجراست محکوم شدند. «اجتماع و تبانی برای اقدام علیه امنیت ملی، فعالیت تبلیغی علیه نظام، توهین به رهبری، اخلال در نظم عمومی و نشر اکاذیب» از جمله اتهامات این فعالین اعلام شدند

1398/6
به گزارش ایلنا وکلای او و دیگر زندانیان پرونده اعتراضات کارگری هفت‌تپه ادعاهای سعید عمرانی، معاون قضائی دادستان کل کشور را در رابطه با ارتباطات مالی معترضین هفت‌تپه رد کردند: «اینجانبان به عنوان وکلای متهمین این پرونده با مطالعه کامل ۳۰۰۰ صفحه در ۹ جلد، هیچ نشانه‌ای از دریافت حتی یک ریال از طرف متهمینِ پرونده مشاهده نکرده و هیچ مستندی در پرونده، اعم از گردشکار ضابط، کیفرخواست دادسرا و صورت جلسات محاکمه دادگاه ندیدیم»

1398/6/3
به گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی علی رغم تامین وثیقه دو میلیارد تومانی از آزادی او ممانعت به عمل آمد

1398/5/13
پس از حضور در دادگاه به دستور قاضی مقیسه مجددا بازداشت شد

1397/10/29
صدا و سیما فیلمی به نام «طراحی سوخته» را که مبتنی بر «اعترافات» عسل محمدی، اسماعیل بخشی و سپیده قلیان بود، پخش کرد. این فیلم با واکنش گسترده کاربران شبکه‌های اجتماعی مواجه شد و به عنوان سندی دال بر شکنجه این دو زندانی سابق مورد استناد قرار گرفت

1397/10/24
عسل محمدی در صفحه خود در اینستاگرام نوشت: «روز ششم بازداشتم در اهواز به سلول کوچک و نموری منتقل شدم که هفت زندانی در آنجا محبوس بودند. یکی از آنان سپیده قلیان بود که برای شناختن چهره‌اش زمانی مکث کردم. باورم نمی‌شد که در مدت کوتاهی چهره بشاش و شادابش چنان تکیده و لاغر و نحفیف شده است. هنوز آثار کبودی بر گردن داشت و جای چنگ و خراش روی دستهایش». او در متن خود آورده است: «شاهد ساعت‌های طولانی بازجویی‌اش (سپیده قلیان) بودم و از ۱۰ صبح تا پاسی از نیمه‌شب تقریبا هر روز این پروسه تکرار می‌شد. من صدای فریاد و توهین‌های بازجویش را از اتاق کناری می‌شنیدم. ما شاهد روزی بودیم که چنان فشاری برای اعتراف دروغ بر او آوردند که پنجه بر چهره‌اش می کشید و آرزوی مرگ می کرد». او در بخشی از این متن چنین می‌نویسد: «من صدای ممتد سرفه و تنگی نفس شدید اسماعیل بخشی را از اتاق بازجویی مجاور می‌شنیدم وتمسخر ماموران را که می گفتند «فیلمشه این حالش از ما بهتره». من روزی که برای هواخوری به حیاط بازداشتگاه می‌رفتم صدای فریادها و توهین‌ها و افتراهای بازجو به اسماعیل را شنیدم. من حاضر به شهادت برای آنچه که شنیدم و دیدم هستم»

1397/10/15
به قید وثیقه آزاد شد

1397/9/13
در تهران بازداشت و مدتی بعد به بازداشتگاه اطلاعات اهواز منتقل شد