رسانه ایران آینده از این پس بصورت پیوسته با بازخوانی پرونده زندانیانی که در بیدادگاه های رژیم جمهوری اسلامی گرفتارهستند سعی بر بیدارسازی افکار عمومی برای فشار بر سیستم قضایی در جهت رعایت عدالت بیشتر در احکام صادره دارد.
زهرا محمدی
وضعیت فعلی: در بازداشت، بدون حکم
:تخلفات قضائی
شکنجه روحی
محرومیت از خدمات درمانی موثر
نقض حق دسترسی به وکیل
کانی محمدی ۱۱ آبان ۹۸: به خواهرم گفته شده اگر اعتراف نکنی، پدرت را بازداشت میکنیم
«به خواهرم زهرا گفتهاند اگر به ارتباط با احزاب کُرد اعتراف نکنی، تمام اعضای خانواده، از جمله پدرت را بازداشت میکنیم. پدر من در مدت بازداشت زهرا سه بار سکته خفیف کرده است.»
این جملات، بخشی از حرفهای خواهر «زهرا محمدی» است که بیش از ۱۶۰ روز از بازداشت او میگذرد.
زهرا محمدی ۲۹ سال دارد و عضو هیأت مدیره «انجمن فرهنگی نوژین» و معلم زبان کُردی است. او از روز دوم خرداد ۱۳۹۸ در بازداشت به سر میبرد.
«کانی محمدی»، خواهر این فعال مدنی که پیشتر از تلاش بازجویان پرونده زهرا برای گرفتن اعترافات اجباری از او خبر داده بود، حالا میگوید اتهامهای جدیدی به پرونده خواهرش اضافه شده است. «ایرانوایر» از او پرسیده است:
آخرین خبر از پرونده بازداشت خواهرتان چیست؟
- پرونده زهرا تا یک ماه پیش نزد بازپرس «موسی شاهگلدی»، رییس یکی از شعبههای بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب سنندج در حال بررسی بود. از یک ماه پیش بازجویی او به پایان رسیده و قرار بود پرونده برای تعیین شعبه به دادگاه انقلاب برود. اما همین چند روز پیش با خبر شدیم پرونده دوباره به بازپرس شاهگلدی برگشته است. وقتی هم از مسوولان پرسیدیم که چرا پرونده دوباره به دادسرا بازگشته، تنها گفتند گزارشهای جدیدی رسیده است و باید آنها را بررسی کنیم. در حالی که بعد از پایان بازجویی، دادسرا برای زهرا وثیقه تعیین کرده و خانوادهام این وثیقه ۷۰۰ میلیون تومانی را برای آزادی زهرا در اختیار دادسرا قرار داده بود.
چه اتهاماتی در دادسرا به خواهرتان تفهیم شده است؟
- زهرا را دوباره بعد از بازگشت پرونده به دادسرا، احضار کرده و اتهامات جدیدی به او تفهیم کردهاند. در حالی که قبلاً اتهام او «ارتباط با احزاب کُردی» بود، این بار اتهامات «اقدام علیه امنیت کشور» و «تبلیغ علیه نظام» را هم به پرونده او اضافه کردهاند. در صورتی که در بازگشت مجدد پرونده او به دادسرا، هیچ تحقیق مجددی از زهرا انجام نشده است. سوال این جا است که چه طور این دو اتهام جدید به او وارد شده است؟ کار زهرا تنها تدریس زبان کُردی بوده و فعالیتهای او در چارچوب فعالیتهای انجمن نوژین انجام شده است. این انجمن هم با کسب مجوز رسمی از نهادهای دولتی کار میکند. همه فعالیتهای زهرا و انجمن مستقیما زیر نظر ستاد خبری و اطلاعات بوده است و خود بازجوها هم این را میدانند. او خود به عنوان عضو هیأت مدیره این انجمن از تک تک مربیانی که برای تدریس استخدام شدهاند، تعهد گرفته بود با هیچ کدام از احزاب کُردی همکاری نداشته باشند.
گفتید بعد از بازگشت پرونده زهرا به دادسرا، دو اتهام جدید برای او مطرح شد. این اتهامات با استناد به کدام کارهای خواهرتان تفهیم شدهاند؟
- پرونده زهرا از هرگونه تخلف خالی بود. این را یکی از وکلای او که پرونده را به تازگی مطالعه کرده است، میگوید. بازجویان برای صدور یک حکم سنگین علیه خواهر من، به سراغ بازداشت قبلی او در روز هشتم مارس، «روز جهانی زن» رفتهاند. در آن زمان، زهرا به مدت یک روز بازداشت بود و هفت ساعت و نیم مورد بازجویی قرار گرفت. مأموران مدعی شدهاند زهرا در آن بازجویی، در مورد حقوق کُردها با آنها بحث کرده و کُردها را نه یک «قوم»، بلکه یک «ملت» دانسته است. ظاهراً کل پروندهسازی جدید علیه زهرا سر همین موضوع است و این هم از نظر ما مسخره به نظر میآید. این تازه ادعای خود مأموران است و ما هیچ اطلاعی از این که در آن بازجویی چه گذشته و چه طور به یک باره آنها یادشان افتاده است که این جمله را به پرونده اضافه کنند، نداریم. سوال این است که اگر ملت خواندن کُردها- به فرض هم که زهرا چنین چیزی گفته باشد- یک جرم به حساب میآید، چرا بازداشت قبلی او تنها یک روز طول کشید و هیچ محکومیتی هم برای آن دریافت نکرد. آقای «عبداللهی»، یکی از وکلای زهرا که استاد دانشگاه هم هست، به بازپرس گفته است من بارها سر کلاس در مورد مساله کُرد، از ملت بودن کُردها صحبت کردم و اگر این جرم است، الان من هم باید کنار زهرا در زندان باشم.
در مورد شکنجه روانی و جسمی زهرا محمدی آیا اطلاعی دارید؟
- خواهرم در مدت بازداشت، مورد انواع شکنجههای روانی و جسمی قرار گرفته است. در مدت بازجویی به زهرا گفته بودند که اگر به ارتباط با احزاب کُردی اعتراف نکنی، تمام اعضای خانواده، از جمله پدرت را بازداشت میکنیم. پدر من در مدت بازداشت زهرا سه بار سکته خفیف کرده است. از ابتدای دستگیری به مدت هشت روز از زهرا بیخبر بودیم. بعد از این هشت روز، باخبر شدیم که او در «کانون اصلاح و تربیت» سنندج است و خانوادهام توانست زهرا را در آن جا ملاقات کند. در بازجویی، او را تهدید کرده بودند که اگر اعتراف نکند، دیگر اجازه تحصیل نخواهد داشت. زهرا مدرک کارشناسی ارشد در رشته جغرافیای سیاسی را با معدل «الف» گرفته و قرار بود اسفند امسال در کنکور دکترا شرکت کند. ولی به او گفتهاند که مدرک کارشناسی ارشدش را هم باطل خواهند کرد. به زهرا گفته شده است اگر مدت زمان بازداشت او به شش ماه برسد، سوء سابقه به حساب میآید و در گزینش کنکور دکترا رد خواهد شد.
خواهرم از بیماریهای معده و روده هم رنج میبرد. او پیش از بازداشت، رژیم غذایی خاصی را پیروی میکرد که حالا نمیتواند این کار را انجام دهد. بهداری زندان برای او دارویی تجویز کرده که زهرا در ملاقات با خانواده گفته است به خاطر این دارو، هر چه میخورد، بالا میآورد.
آیا در نوبت جدید بازگشت پرونده به بازپرسی، تاریخی هم برای برگزاری دادگاه مشخص شده است؟
- تا امروز هیچ تاریخی برای برگزاری دادگاه اعلام نشده است و زهرا و خانواده در بلاتکلیفی کامل هستند. بازپرس وکالت وکلای زهرا را تا پیش از پایان بازجویی نپذیرفته بود ولی بعد از پایان بازجویی به او اجازه دادند که وکیل داشته باشد. به تازگی به وکلای خواهرم گفته شده است چند روز قبل از برگزاری دادگاه، تاریخ آن را به شما اطلاع می دهیم.
فعالیت مدنی زهرا، تدریس زبان کُردی به کودکان کُرد بود. او چه نیازی را در این کودکان دیده بود که به این کار مشغول شد؟
- رشته زهرا در مقطع کارشناسی، جامعهشناسی بود. او برای کودکانی که به خاطر مساله زبان در مدارس دچار مشکل میشدند، ناراحت میشد. بچههایی که تا قبل از دبستان میتوانستند به زبان مادری صحبت کنند و آن را یاد بگیرند، از آن به بعد مجبور بودند به زبان فارسی تحصیل کنند و دچار مشکلات زیادی، از جمله در یادگیری و دوگانگی شخصیتی میشدند. تأکید او این است که کودکان کُرد باید هویت فرهنگی خود، از جمله زبان و ادبیات کُردی را به خوبی یاد بگیرند.
فعالان مدنی کرد علاوه بر ایجاد کمپین برای خانم محمدی، طوفان توییتری را روز سەشنبه ۲۱ خرداد ۹۸ ساعت ٢٢ برگزار کردند.
گزارش ایران وایر در تاریخ یکشنبه هفدهم شهریور نود و هشت:
تلاش بازجویان برای گرفتن اعترافات اجباری از زهرا محمدی، معلم زبان و ادبیات کردی
زهرا محمدی، زن کُرد ۲۹ ساله، عضو هیات مدیره انجمن فرهنگی نوژین، ظهر روز پنجشنبه ۲خرداد۱۳۹۸، سر سفره نهار در منزل پدرش به همراه دو تن از دوستانش که آنجا بودند بازداشت شد
«دو ماه است که ما هیچ خبری از زهرا نداریم؛ در این دو ماه خانواده ما نتوانسته است هیچ تماسی یا ملاقاتی با زهرا داشته باشد و اصلا نمیدانیم کجا نگهداری میشود، در چه شرایطی است و اصلا زنده است یا بلایی سرش آوردهاند؟ بازجو به خواهر بزرگترم گفته است زهرا باید برگهای را که میخواهیم امضا کند تا تعیین تکلیف شود. خب این یعنی زهرا را تحتفشار گذاشتهاند تا از او اعتراف اجباری بگیرند.»
این سخنان «کانی محمدی»، خواهر زهرا محمدی فعال فرهنگی و معلم زبان و ادبیات کُردی است که امروز شنبه، ۱۵ شهریور وارد ۱۰۹مین روز بازداشت موقت خود شد، بیآنکه تفهیم اتهام شده باشد و یا دلیلی برای بازداشت او به وکیل یا خانواده اعلام شده باشد.
زهرا محمدی، زن کُرد ۲۹ ساله، عضو هیات مدیره انجمن فرهنگی نوژین، ظهر روز پنجشنبه ۲خرداد۱۳۹۸، سر سفره نهار در منزل پدرش به همراه دو تن از دوستانش که آنجا بودند بازداشت شد: «زهرا با پدرم زندگی میکند. آن روز، ادریس و ریبوار منبری، نهار میهمان زهرا بودند. در میزنند، یکی از دوستان زهرا در را باز میکند و چند لباس شخصی، مرد و زن که خود را مامور معرفی میکنند، میخواهند وارد منزل شوند. دوست زهرا، از آنها حکم ورود به منزل میخواهد، آنها حکمی ارایه نمیدهند و وقتی او میخواهد مانع شود او را به کناری انداخته و با خشونت وارد منزل میشوند و زهرا را بازداشت میکنند و به همراه دو دوستش با خود میبرند.»
دوستان زهرا، پس از دو روز با قید وثیقه و بهطور موقت آزاد میشوند اما خانم محمدی هنوز در بازداشت موقت است بیآنکه اتهاماتش مشخص شده باشد یا به وکیلش دسترسی داشته باشد: «ما در ابتدا اصلا نمیدانستیم ماموران بازداشتکننده از وزارت اطلاعات بودند یا اطلاعات سپاه. نه حکم ورود به منزل و نه حکم بازداشت به خواهرم و دو دوستش ارایه نداده بودند و چون لباس شخصی هم بودهاند اصلا معلوم نبوده از طرف چه نهاد امنیتی هستند. بعدا برای ما معلوم شد اینها اطلاعاتی بودهاند.»
به گفته کانی محمدی خواهر زهرا، در ۸ روز اول بازداشت، پیگیری خانواده خانم محمدی برای اطلاع از سرنوشت و وضعیت او بهجایی نمیرسد. هیچ نهادی مسئولیت بازداشت او را نمیپذیرفت. درحالیکه زهرا محمدی در بازداشتگاه اداره اطلاعات سنندج در اعتراض به نگهداری در انفرادی، دست به اعتصاب غذا میزند: «بعدا فهمیدیم زهرا ۸ روز نخست بازداشت در انفرادی بازداشتگاه اطلاعات سنندج نگهداری شده است و در اعتراض به وضعیتش اعتصاب غذا کرده بود. زهرا دچار مشکل فقرآهن و کمخونی است و برای همین پس از چند روز اعتصاب غذا، وضعیت سلامتیاش رو به وخامت میرود و هوشیاریاش را تا آستانه کُما از دست میدهد و بهصورت اورژانسی به درمانگاه اعزام شده و پس از تثبیت وضعیت و درمان اولیه به بخش بازداشت موقت زنان، مرکز اصلاح و تربیت سنندج، منتقل میشود.»
سنندج، زندان زنان ندارد و برای همین بازداشتیهای زن را در دوره بازداشت موقت و تا پیش از صدور حکم قطعی و فرستادن به زندان زنان در سایر شهرها، در مراکز اصلاح و تربیت (بازداشتگاه خاص افراد زیر سن قانونی) نگه میدارند.
کانی محمدی میگوید بعد از انتقال زهرا محمدی به این بازداشتگاه موقت، خانواده او تا مدتی میتوانستند او را هرهفته برای چند دقیقه بهصورت کابینی و از پشت شیشه ملاقات کنند: «دیدن زهرا اگرچه تنها چند دقیقه در هفته بود، باعث دلگرمی و اطمینان خانواده ما بود. دستکم با دیدنش مطمئن میشدیم زنده است. چون وقتی خبری از عزیز زندانیت نداری، همیشه نگرانی که چه بلایی ممکن است بر سرش آورده باشند. در همان دوره انفرادی اولیه، اگر در اثر اعتصاب غذا و یا در جریان بازجوییها بلایی بر سر زهرا میآمد، هیچکسی پاسخگو نبود.»
زهرا محمدی در مدت بازداشتش با خانوادهاش تماس تلفنی نداشته است و همین دیدارهای هفتگی چنددقیقهای هم تنها ۵ هفته ادامه داشت: «از دو ماه پیش، یعنی از ۱۵ تیرماه، ناگهان و بدون اینکه دلیلی برای آن ذکر شود یا بهانهای داشته باشند، ملاقات هفتگی با زهرا قطع شد و ما از آن تاریخ دیگر هیچ خبری از زهرا نداریم. نمیدانیم کجا نگهداری میشود، در چه شرایطی است و اصلا زنده است یا نه؟»
با طولانی شدن زمان بیخبری از خانم محمدی، تلاشهای خانواده ایشان برای گرفتن خبری از وضعیت دخترشان شدت گرفت: «خواهر بزرگترم که سنندج است با تلاش زیاد توانسته بود با بازجوی زهرا چنددقیقهای تلفنی صحبت کند. بازجو در واکنش به اعتراض خواهرم به ادامه بازداشت زهرا و بیخبری از وضعیت او جواب میدهد که آنها به خاطر خود زهرا این کارها را انجام میدهند و الان روی او فشار گذاشتهاند تا نامهای را که به او دادهاند امضا کند. پس از رضایت زهرا به امضای این نامه، تعیین تکلیف میشود.»
زهرا محمدی در مدت بازداشتش با خانوادهاش تماس تلفنی نداشته است
کانی محمدی، خواهر زهرا میگوید بازجو به خواهرم گفته است که اگر امضای آن نامه را بپذیرد تازه تعیین تکلیف خواهد شد: «بازجو حتی حاضر نشده بگوید زهرا اگر آن نامه را امضا کند آزاد میشود یا به او ملاقات میدهیم یا گشایشی در وضعیتش ایجاد میشود. ما نگران هستیم که این صحبتها به معنی تلاش بازجوها برای گرفتن اعتراف اجباری از زهرا باشد تا او را به جرم ناکرده متهم کنند و به او حکم بدهند.»
آقای خدایاری، وکیل زهرا محمدی تاکنون نتوانسته است پرونده زهرا را ببینید: «قاضی به خدایاری گفته که پرونده زهرا هنوز تکمیل نشده و آنها هنوز در حال تحقیقات هستند. ما هنوز نمیدانیم که پرونده زهرا به کدام شعبه ارجاع شده است. اما خانواده من برای پیگیری به شعبه دوم دادگاه سنندج مراجعه میکنند اما تا حالا هیچ پاسخی برای دلیل بازداشت او نگرفتهاند.»
به گفته خانم کانی، زهرا بهجز فعالیت فرهنگی یعنی آموزش زبان و ادبیات کُردی در موسسه نوژین هیچ فعالیت دیگری در سایر حوزههای مدنی نداشته است: «تنها فعالیت دیگر زهرا، بهجز تدریس زبان کُردی، کمک به آسیبدیدگان سیل و زلزله در استانهای کرمانشاه و لرستان بود. زهرا در جریان زلزله کرمانشاه و سیل در لرستان و خوزستان، در چارچوب همان انجمن نوژین و به کم اعضای این انجمن، کمکهای مردمی جمعآوری کردند و برای مناطق آسیبدیده بردند.»
زهرا محمدی، آنچنانکه خواهرش کانی به ایرانوایر میگوید کوچکترین فرزند خانواده است: «زهرا که متولد شد، مادر ما فوت کرد و عملا همه ما کمابیش برای زهرا هم خواهر و برادر بودهایم و هم مادر. وضعیت کنونی زهرا و بیخبری از او برای همه ما به شکل مضاعفی دردناک است.»
زهرا محمدی، پیشتر هم چند بار به خاطر فعالیتهای فرهنگی در چارچوب انجمن ادبی نوژین و تدریس زبان کردی در این انجمن، به اطلاعات احضار و بازجویی شده بود: «البته من نمیدانم از زهرا خواسته بودند به تدریس زبان کردی پایان دهد یا نه. درواقع ما از محتوای بازجوییها و اینکه از او چه خواستهاند بیاطلاعیم.»
به گفته کانی محمدی، خواهرش زهرا علاوهبر مشکل فقرآهن و کمخونی، از همان کودکی گرفتار بیماری تنبلی روده است و بیماریاش در سالهای اخیر هم تشدید شده است. «زهرا برای کنترل بیماریش تحت نظر پزشک بود و علاوه بر مصرف منظم دارو، رژیم غذایی خاصی هم داشت. در این مدت بازداشت، ضمن اینکه میدانیم رژیم غذایی او رعایت نشده است، مانع شدهاند زهرا به داروهایش دسترسی داشته باشد، از تحویل گرفتن داروها خودداری کردهاند و تنها گفتهاند حال زهرا خوب است و اگر نیاز به درمان داشته باشد، در درمانگاه زندان درمان خواهد شد.»
کانی محمدی میگوید آنها نگران فشارهای اعمالشده بر روی زهرا هستند و تنها امیدوارند زهرا شکنجه جسمی و فیزیکی نشده باشد: «میدانیم زهرا مثل هر زندانی دیگری زیر شکنجه روحی، تحقیر و ترور شخصیت است. همینکه دو ماه است همه راههای ارتباطی او را با خانوادهاش قطع کردهاند، خود بزرگترین شکنجه برای هر زندانی است. زهرا را بیدلیل بازداشت کردهاند و اکنون هم میخواهند با گرفتن اعترافات اجباری، بهانهای برای موجه کردن بازداشت او بیابند.»
(گاهشمار: (از جدید به قدیم
1398/8/10
کانی محمدی، خواهر وی در توضیح فشارهای اعمال شده بر زهرا محمدی به ایرانوایر گفت: «به خواهرم زهرا گفتهاند اگر به ارتباط با احزاب کُرد اعتراف نکنی، تمام اعضای خانواده، از جمله پدرت را بازداشت میکنیم. پدر من در مدت بازداشت زهرا سه بار سکته خفیف کرده است.» خواهر وی میگوید که خانم محمدی در مدت بازداشت تحت شکنجه روحی و «جسمی» قرار گرفته است. گفتوگوی کانی محمدی با ایرانوایر نشان میدهد که بازجویان وی مستنداتی برای محکومیت او در دست ندارند و به سراغ سخنان خانم محمدی در بازداشت قبلی رفتهاند؛ زهرا محمدی به بازجویان خود گفته بود: «کُردها نه یک قوم، بلکه یک ملت هستند.» کانی محمدی با استناد به مشاهدات وکیل پرونده میگوید: «جمله مذکور دلیل پروندهسازی برای خواهرش شده است.» خانم محمدی از مشکلات معده و روده رنج میبرد، بهداری زندان برای وی دارویی تجویز کرده که اوضاع جسمی وی وخیمتر شده است
1398/8/8
به گزارش مافنیوز، علیرغم تعیین وثیقه از سوی قوه قضائیه، رئیس شعبه دوم بازپرسی سنندج، با آزادی موقت وی مخالفت کرده است
1398/5/7
شبکه حقوق بشر کردستان گزارش کرد که زهرا محمدی، از اعضای انجمن نوژین، برای اعتراف تلویزیونی تحت فشار نیروهای اطلاعاتی قرار داد
1398/3/6
جمعی از فعالین مدنی در اعتراض به تداوم بازداشت او در برابر ساختمان دادگستری سنندج تجمع کردند
1398/3/2
به همراه تعدادی از اعضای انجمن نوژین بازداشت شد. در روزهای آینده بعضی از دستگیرشدگان آزاد شدند. او به کانون اصلاح و تربیت سنندج منتقل شد، اما برای بازجویی به اداره اطلاعات سنندج منتقل میشد. در برخی گزارشات اولیه آمده است که نهاد متولی دستگیری اطلاعات نیروی انتظامی بوده است