«آیا مجتبی خامنهای جانشین پدرش میشود؟» نام اتاقی بود که روز گذشته در کلابهاوس به راه افتاد و تا حدودی مورد توجه قرار گرفت. در این اتاق بیشتر روزنامهنگاران و تحلیل گران فرصت صحبت کردن پیدا کردند. نظرات هم طوری بود که چالش جدی بین افراد اتفاق نیفتاد و همه بحثها در فضای گل و بلبل ادامه داشت. البته در مورد این موضوع خبر جدیدی در کار نبود و روزنامه نگاران و تحلیلگران سیاسی فقط تحلیلهایشان را با توجه به اخبار سالهای پیش اعلام میکردند. تحلیلهایی که یا عامل خارجی را در تعیین جانشینی موثر میدانست، یا شخصیتهای پرنفوذ و یا حتی قدرت سپاه را.
مهدی مهدوی آزاد معتقد بود رهبر بعدی جمهوری اسلامی را نه فقط رهبر جمهوری اسلامی یا چهرههای پر نفوذ که به احتمال قوی کشورهای صاحب نفوذ در ایران تعیین میکنند. و روسیه به عنوان یک همسایه پرقدرت و پرنفوذ در ایران نمیتواند به سادگی از کنار موضوع انتخاب رهبر جمهوری اسلامی بگذرد. رهبر بعدی ایران باید کسی باشد که منافع روسیه را ایران تضمین کند. این روزنامهنگار البته چین را هنوز در این سطح از نفوذ نمیدانستند که بتواند در مورد رهبر بعدی ایران اعمال نظر کند.
البته مهدوی آزاد تحلیل جالبی هم از نقش اسرائیل در انتخاب رهبر آینده داشت و میگفت برای اسرائیل بر سر کار آمدن یک رهبر تندرو بسیار بهتر از آن است که یک میانه رو به رهبری برسد. چرا که یک تندرو میتواند نظام را زودتر به پایان برساند.
یکی از اعضای اتاق هم به نقش سپاه تاکید کرد و معتقد بود در سپاه یک جناح قوی ضد روحانیت وجود دارد. و این گرایش از زمانی به وجود آمد که واحد حفاظت از شخصیتها در سپاه ایجاد شد و سپاهیان با واقعیت زندگی روحانیت نه آن تصویر معنوی آن که در جامعه وجود داشت مواجه شدند.
البته بعضی از اعضا نظرشان با او مخالف بود و معتقد بودند سپاه یکدست نیست که بتواند در مورد رهبر آینده به اجماع برسد، اما این کاربر جواب داد که دیکتاتوری نظامی پینوشه در شیلی هم گروههای مختلفی داشتند اما به دلیل فشار خارجی به بدنه ارتش توانستند به اجماع برسند و در پاکستان نیز همین اتفاق افتاده است.
فرد دیگری در این گروه معتقد بود که سپاه از حدود سال ۸۲-۸۳ که به صورت پررنگ وارد کار اقتصادی شد، به آرامی وارد کار بورژوازی دولتی شد و رفتارهای بورژوایی پیدا کرد. او برخلاف نفر قبلی معتقد بود باید مبانی فقه سیاسی جمهوری اسلامی را در نظر داشت. بر اساس فقه سیاسی اینکه رهبر جمهوری اسلامی روحانی نباشد قابل تصور نیست. اما از روحانیزدایی میتوان صحبت کرد. دورهای که یک روحانی آن بالا باشد اما بازوهای غیرروحانی داشته باشد. این اتفاق یک دهه پیش در دوره احمدی نژاد افتاده بود. اما به مرور وضع برگشت و به دلیل رواج ملی گرایی در بین سپاه، دیگر نظام اعتماد سابق را به آن ندارد.
عمده سرمایهگذاری مجتبی خامنهای نیز در سپاه بوده و به همین دلیل جانشین احتمالی نمیتواند او باشد. از نظر این فرد مجتبی خامنهای دیگر یک گزینهای با احتمال بالا نیست و امروز نظام دچار بحران جانشینی است.
اما مراد ویسی، روزنامه نگار، از مجتبی گذشت و به رئیسی رسید. البته تحلیل او برای رسیدن به این تئوری کمی متفاوت بود. او معتقد بود که امروز دو مسئله اصلی جمهوری اسلامی ماندگاری و جانشینی است. ماندگاری به دلیل فراگیری اعتراضات مردم و تندتر شدن مطالبات مردم در خطر است. جانشینی نیز امروز یکی از چالشهای بزرگ جمهوری اسلامی است. آقای خامنهای انتخاب کرده است به عنوان مهمترین بازیگر سپهر سیاسی جمهوری اسلامی به دو دلیل باید قدرت بیشتری به سپاه بدهند. در صورت وقوع بحران جانشینی ممکن است مردم احساس کنند که به دلیل ضعف نظام یا ضعف رهبر جدید با بحران مواجه شود.
او این مساله را دلیلی برای قدرت دادن به سپاه میدانست و گفت آقای خامنهای به این نتیجه رسیده است که باید راس نظام بیش از پیش نظامی و امنیتی باشد. در این چارچوب اگر جمهوری اسلامی باقی بماند تبدیل به جمهوری سپاه خواهد شد و بعد از فوت آقای خامنهای رهبر جدید بیش از پیش به سپاه تکیه خواهد کرد. به همین دلیل من اصلا شانسی برای روحانی و خاتمی و حسن خمینی نمیبینم و پیش بینی میکنم که نظام برای جانشینی رئیسی آماده میشود.
از بین اعضای گروه بالاخره یک نفر به سوال اسم اتاق جواب مثبت داد. یک فعال سیاسی داخل ایران مجتبی خامنهای را قدرتمندترین گزینه جایگزینی علی خامنهای دانست و با مقایسه او با خمینی گفت، آقای خامنهای مانند سال آخر آقای خمینی قصد دارد که کارهای ناتمامش مانند زندانیان سیاسی، جانشینی و … را به پایان برساند.
دفاعی که هفته گذشته از مذاکرات هستهای کرد هم در همین چارچوب قابل تحلیل است و او قصد دارد که تکلیف انرژی هستهای را روشن کند.
او معتقد بود بعد از مسایل هستهای خامنهای به سراغ تعیین جانشینی میرود و پروژه بعدی این است. از حرفهای سیاستمداران اینجور مشخص است که تکلیف مجتبی خامنهای روشن شده و آقای خامنهای میخواهد سکان را به دست کسی بدهد که همان راه و روش خودش را ادامه دهد.
این فعال سیاسی معتقد بود در سیستمی که آقای خامنهای ایجاد کرده، فرزندش مجتبی خامنهای تاثیر گذارترین چهره است. چند سالی است که افراد نزدیک به گردان حبیب در مناصب خاص از جمله ریاست صدا و سیما یا ریاست ستاد اقامه نماز جمعه تعیین میشود که افرادی وفادار به مجتبی خامنهای هستند.
اما از طرف دیگر مجتبی شخصیت وجیهه الملیهای نیست. همچنین ممکن است به دلیل مسئله «به ارث رسیدن حکومت» در مقابل رهبری مجتبی خامنهای مقاومتهایی در کشور ایجاد شود. به همین دلیل احتمالا رهبر بعدی ممکن است فردی باشد که در کنترل تیم او باشد.