رضا فاضلی: از قرون وسطی، رضاشاه بی سواد!، رضاشاه ی که انگلیسی ها آورده بودنِ ش، رضاشاه قلدر!، رضاشاه ی که اصلاً هر چی شماها میگین درسته!، مملکت ایران رو کشیـــــــد به قرن بیستم، توی سر! آخوندها زد. که شماها همه تون نوکر آخوندها هستید، هنوز هم که هنوزه می ترسین سنگ بشین حرف بزنید.
از “بازرگان” و “مصدق” و، آخه اینها چی کار کردند؟! چی کار کردند، جز وطن فروشی چی کار کردند؟.
“آقا بیایید برین این یکی رو، آقای بختیار بود”
آقای بختیار چی کار کرد؟
کاری که برای ملت ایران انجام داد این بود که دولت شاه رو به دولت خمینی تحویل داد.
آقا یک مقداری تعصب رو بذارین کنار. نه رضاشاه پسرخاله ی من ه، نه نمی دونم بختیار، نه مصدق، نه بازرگان. اعمالی! که اینها انجام دادند رو بیایین بررسی کنید.
یک کسی سئوال گفته بود، گفته بود اگر ۲۸ مرداد ی و ۲۵ مرداد ی وجود نداشت و مصدق می موند و مملکت رو به قهقرا می بُرد، آیا همین وضعی برای ش پیدا نمی شد که امروز به خمینی نگاه می کنند؟ اگر خمینی رو هواپیما ش رو می زدند و می افتاد، یا یک تیر می زدند شهید ش می کردند، آیا یک قهرمان! دیگه ای مثل مصدق نمی شد؟.
مصدق مُرده، رضاشاه مرده، محمدرضا شاه مرده، من هم می میرم، تو هم می میری!؛ کارهایی رو که ما می کنیم، اینها می مونه. می آیند بررسی می کنند که مصدق که نفت رو ملی کرد، چه ضرری به ایران خورد، چه استفاده ای خورد؟. حالا تو هِی بگو من مصدقی به دنیا اومدم، من مصدقی می میرم، من مصدقی خواهم مرد؛ هر کاری می خواهی بکنی، بکن. برو دنبال امام زمان اصلاً، مصدق امام زمان بود!.
این کتاب(قرآن) رو بگیرین بخونین، هر جای ش هم با منطق نمی خونِه، بنویسید بگید اینجا رو دروغ نوشته. اسم ش هست “گوشه های نادیده یا فراموش شده از محمد مصدق”، گردآورنده “محمد مجزا”. اومده رفته زندگی ش رو گذاشته، هشت سال، نه سال، ده سال. یک روزی من هم مصدقی بودم، بعد هم گفتم نفهمیدم!. خیلی آسون ه نفهمیدن، ولی اقرار به نفهمیدن سخت ه.
“نخیر ما از بچگی مون می دونستیم، ما از بچگی مون علامه بودیم”
!
برگرفته از پرونده شنیداری
از 6:08 تا پایان